ghasembm@yahoo.com

 

يه دختر هرگز اولين پسري که خوشش مياد رو فراموش نميکنه

 

حتي اگه موقعيتش مناسب نباشه

 

چرا اينکارو کردي؟

!براي اينکه بوي "گه" سگ ميدي

!تو خيلي عوضي هستي مثل گه سگ

!تو از گه سگ درست شدي

 

ولي معمولا يکي هست که ادمو نصيحت کنه

...اون گفت که... تو

...از...

...گه...

.سگ... درست شدي

...عزيزم

ميدوني چرا اون پسر کوچولو اينکارو باهات کرد
و اين چيزا رو بهت گفت؟

براي اينکه ازت خوشش مياد

 

و همينجوري هم هست

تازه شروع مشکلاتمونه

 

ميدوني چرا اون پسر کوچولو اين کاراي وحشتناکو باهات کرد؟
چون ميخواست مختو بزنه

ميدوني اين يعني چي؟

چون هممون يه نوع هستيم

...نه.. برنامه ريزي شده که

... تا بفهميم که اگه کسي مثل يه آشغال عوضي رفتار کرد...

اين يعني اون ازت خوشش مياد

 

:مشکل اينجاست
اون ازت خيلي خوشش مياد

!تو خيلي خوشگل و بي نظير هستي

بله -
اون نميتونه اينرو تحمل کنه

 

اين خيلي واضح است که "في دلت" ازت خوشش مياد

.من مطمئنم که اون شمارتو گم کرده

 

اون ازت نخواسته که باهاش بري بيرون چونکه
.نسبت به موفقيت تو کم اورده

[زبون ژاپني: ازت سوال نکره که باهاش بري]
[چونکه از اون احساسي که داري ميترسه]

 

.باور کن، اون خارج از همچين رابطه جدي بوده

 

.باور کن، اون هرگز يه رابطي جدي با کسي نداشته

 

[زبان خارجي: مطمئنم که شمارتو گم کرده... يا يه شير خوردتش]

 

چرا ما اين حرف هارو به همديگه ميگيم؟

 

...يا شايد ممکنه که ما خيلي ترسيديم

...و خيلي سخته حقيقت ظاهري رو بگي...

...که همه اينو ميدونن

 

.جنين ميگه که تو دلال خونه هستي

...بله درسته
...ولي من از اون کس کش هاش نيستم

که عکس هاشونو زير صندلي اتوبوس يا شيشه مغازه ها مي زنن

يعني مثل فريسبي اينا

مخصوصا

کلاسش بالاتره -
!دقيقا نظر منم همينه

 

چرا "جنين" قبلا هرگز مارو با هم اشنا نکرد؟

.نميدونم.نميدونم

هي بچه ها چيز ديگه نميخواين؟ -
چيزي نميخوايي؟ -

 

...اگه تو بخوايي
منظورم اينه که اگه ميخوايي بري اشکالي نداره

 

آه...

 

...باشه، خب

 

حتما.. يه دونه "کتل" با سودا

 

و يه دونه ابجو لطفا

:گارسون
باشه الان ميارم

 

.خب، "کانور" واقعا خيلي خوش گذشت
خيلي خوشحال شدم که ديدمت -

 

خداحافظ -
مي بينمت -

 

.هي، منم

.اون بانمکه، فکر کنم منم خوب پيش رفتم

و فکر کنم که برام پيام بفرسته خونه
در مورد حرف هايي که با هم زديم

هي منم، ميخواستم که بهت بگم
.داشتم همش به تو فکر ميکردم

 

.اوه، خيلي بهم محبت داري متشکرم

گوش کن، راستش ميخواستم يکم گازت بگيرم

 

...امشب؟

نه، ميخواستم دوستامو ببينم
!ولي من خيلي خستم، ناراحت نشي

نه بابا ناراحت نميشم
بسيار خب بذارش واسه يه وقت ديگه

بفرماييد اول شما -

اوه، يه لحظه
باشه -

نه، شما بفرماييد
...فقط يه چيزي همراتونه.. خب

نه، من شيش تا دارم

...من ميخوام يکم آدامس بگيرم
فکر کنم شما بهتره اول برين

باشه.

.بعدا بهت تماس ميگيرم

بسيار خب، باشه

سلام -
سلام -

فقط اين و اين

.مرسي

 

کارتتون اعتبار نداره

 

جدي ميگي؟ اين غير ممکنه

.من سه روز پيش به حسابم پول واريز کردم
.اين غير ممکنه

اوه.. مشکل از کارت شما نيست
يه لحظه بذاريد دوباره چک کنم

 

تبريک ميگم، شما برنده شديد

 

چي؟

شما هزارمين مشتري فروشگاه ما هستين

چي؟

 

داري شوخي ميکني؟

 

!من با کسي شوخي ندارم

 

،اوه خداي من
.نميتونم باور کنم، خيلي هيجان زده شدم

 

اوه، خداي من
.من هرگز قبلا چيزي برنده نشدم

!همچين اتفاقي نيوفتاده که منو انقدر هيجان زده کنه
ناراحت کنندس؟

 

اره-- نه، فکر نکنم

جدي ميگي -
آره -

مرسي، بيا بغلم

 

.واو

 

تلوزيون: ترپ از ميان همشون روي اين برف ها هم عبور کرد.. اون داره سعي ميکنه..

هي -
هي -

قرارت چطور بود؟ -
خوب بود به هر حال -

چرا اينجايي؟ -
دارم هاکي نگاه ميکنم

,يالا اسپي واک
اينا که برف هاي کاپادس نيستن

نشنيدي که تلفن زنگ بزنه؟ شنيدي؟

نه بابا
لعنتي -

!آنا - قول داده که بهم زنگ بزنه

اوه، لعنتي.. کي گفته؟

بيست و دو دقيقه پيش

به نظرت بهش زنگ بزنم؟

مگه بايد بهش زنگ بزني؟.. نه بابا

 

.بهش زنگ ميزنم و ميگم که دارم ميرم بخوابم

...چي؟ الان ساعت 9:30 ميخواي

..نه، فکر خوبيه

من زنگ ميزنم و ميگم که " تو ميخواستي بهم زنگ بزني" ولي اينکارو نکردي

براي اينکه ميخوام بخوابم...
فکر خيلي خوبيه

 

...وقتي بيدار شدي ميتوني بگي که
من الان بيدار شدم و منتظر تماس تو هستم

 

اوه خدا، يه لحظه

- ببخشيد
- خواهش ميکنم

 

من--

وايسا.. من داشتم چي ميگفتم؟

نميخوايي مثل مادرت باشي
که صبح زود بيدار ميشه

و نميذاره که به رويا هات فکر کني

اين چيزي بود که داشتم ميگفتم؟

ادامس ميخوايي؟-
نه، مرسي -

خداي من مثل اينكه خيلي زياد در مورد خريدمون حرف زديم

نه اشکالي نداره -

متاسفم -
واقعا ممکن بود بتونم کمکتون کنم

بله، من يکي رو تو دفتر کارمون ميشنايم که تو کار موسيقي هستش

شوخي ميکني؟
آ - آ

اوه خداي من

نکنه تو ناجي مني؟
نه -

ميتوني يه لحظه اينو بگيري؟
باشه -

 

اوه، توقع همچين چيزي رو نداشتم

 

...باشه

... من

من ازدواج کردم

 

من نميتونم اينکارو بکنم

چه کاري؟
به خواننده ها کمک نميکني که کارشون رو درست انجام بدن؟

 

...نه به خواننده هايي که

بدن جذابي دارن و خيلي دلربا هستن

 

...همم

 

...خب، ميشه
.ميشه کارتت رو بهم بدي

اينکه مجازه، درسته؟ مجاز نيست؟

باشه حتما

اره -
اينجوري بهتره مگه نه؟

اره

 

خيلي ممنونم

ميخوايي کمکت کنم اينارو بذاري تو ماشينت؟

کجا پارکش کردي؟
نه مرسي، بذار خودم ببرمشون -

 

از ديدنتون خيلي خوشحال شدم
اره -

.باشه

 

اون کي بود؟

 

اوه، ممکنه يکي از مشتريهاي اينده ام باشه
اوه -

 

.باشه

 

.من ميتونم با يه زن حرف بزنم
.نبايد اينجوري باشه

نه. البته که نه

 

.حرکت کن بريم.
باشه

 

سلام -
سلام -

چطوري؟ -
!خوب

اره؟ -
.اره، تازه تلفن رو قطع کردم -

اره؟ -
اره، با ابجي کوچيکم حرف زدم -

حالش چطوره؟ -
داره ازدواج ميکنه -

 

جدي ميگي؟

.اره

.عاليه

واقعا فکر ميکني عاليه؟

آره.

...دوان] به نظر]

ادم خوبيه...

 

خب، فکر ميکني اين خيلي عاليه که اونا دارن ازدواج ميکنن؟

ولي تو حتي هرگز احساس هم نميکني که
.ما داريم بر خلاف طبيعت يا چيز ديگه عمل ميکنيم

بدون اينکه ازدواج کنيم...

 

.نه

 

...رفتن بر خلاف طبيعت
.مثل اين ميمونه که يه گربه به ميمون شير بده

من و تو فقط دو نفريم که
.نميتونيم باهم ازدواج کنيم

.بذار يه چيزي بهت بگم
!اون ادمايي که باهم ازدواج ميکنن قابل اعتماد نيستن

.تو خيلي ادم عجيبي هستي

اونا اينجوري نيستن. ميدوني چرا؟

...براي اينکه اگه واقعا خيلي خوشحال باشي

...هيچ احساسي نداري که نيازت رو برطرف کني

...قدرت اشکار کردنش رو هم نداري

...اونايي که ازدواج ميکنن براي اينه که امنيت ندارن

اونا فکر ميکنن که با ازدواج کردن کارهاشون بهتر ميتونن !انجام بدن

پس اونا به خودشون و ديگران دروغ ميگن

جدي ميگم

به خودت و دوستات فکر کن
باشه؟

...اين زن هاي يکه باهاشون رابطه خيلي عالي داري

و خيلي باهاشون صميمي هستي...
...بعضي از اون هارو سالهاست که ميشناسي

...ولي اون هيچ احساسي به نيازت نداري

(نوشتن چک 45 دولاري براي ايالت (ميري لند
!بخاطر رابطه دوستي

بله. نه، ميفهمم

چرا تو اين زمينه منو تو بايد اختلاف نظر داشته باشيم؟

.ما خيلي خوشحاليم. و من دوستت دارم
...من متعلق به تو هستم

...ما زندگي خيلي عالي داريم، ميدوني

بله، درست ميگي

چرا نتونيم خوشحال باشيم؟

.راست ميگي

.ميرم برات چاي بيارم
.باشه -

 

:گوينده تلفن
رمز خودتان را وارد کنيد

.هيچ پيامي نداريد

--منو اصلي پيام، براي ارسال پيام

 

باشه، واضحه که بهت زنگ نزد

شايدم سرش شلوغه بخاطر کارش

!شايد تو "بالتيمور" داره معاملات ملکي ميکنه

خونش به محل کارش نزديکه
باشه -

خب، ببين، بذار بهت بگم

بعد از اينکه منو "بن" براي بار اول باهم بيرون رفتيم
.بعد از يازده روز بهم زنگ زد

.يازده روز
!اون يه همسره ايده آل هستش

!اين اتفاق هميشه براي همه هستش

جدي ميگي؟ -
اره -

قهوه ميخوايي؟

دوتا حبه قند هم برات ميارم
مرسي -

 

همش تقصير توئه

چي؟ چرا؟

تو مارو با هم اشنا کردي

،نه. تو ازم سوال کردي که کسيو ميشناسي
و منم شمارتو به "کانور" دادم

.من کاري نکردم

من هميشه قبل از اشناکردن دختر يا پسري
.اونارو کاملا شناسايي ميکنم

و کاملا تحقيق ميکنم

چيزي که در مورد "کانور" ميدونم اينه که اين خونه رو !بهمون فروحت

 

ميگم زنگ نزن بهش

 

اون گفت که بعد از کارش بيشتر وقتشو تو سوپر کلوب !!ميگذرونه

شايد بتونم برم اونجا؟

!لطفا نرو

 

 

!اون بهت زنگ ميزنه

 

اگه بهت زنگ نزد...
آمبر:
:باشه، من يه سوال دارم

چرا اونا دستگاه نشون دهنده شماره رو اختراع کردن؟

اونا فکر ميکنن اين سرويس ميتونه کمکشون کنه؟

...منظورم اينه که قرن ها

 

خب، شايد قرن ها نه
...ولي سالهاست که

هيشکي نميدونست کي بهشون داره زنگ ميزنه و بعدش !جواب ميدادن

!و نميتونم بگم که کسي براي اينکار مرده

!مثلا پليس ميخواست هويت اون شخص رو بدونه
به راحتي ميتونست ردپايي ازش پيدا کنند

منظورم اينه که.. يعني من پليس هستم؟

اين تغيير و تحولات نشانه اينه که بفهمي چه کسي همش !داره بهت زنگ ميزنه

کسشعره

وقتي که تلفن رو جواب ميدي ميدوني که کيه داره بهت !زنگ ميزنه

اين مثل...

 

...ببين، همه اين چيزايي که دارم ميگم

 

اگه يه پسري بهم زنگ نزنه...
...بايد حق خودمو بذارم کنار؟

و هر 15 دقيقه ياسد بهش زنگ بزنم؟

حتي اگه جوابمو بده...

اون فکر ميکنه که من رواني هستيم يا يه چيزي تو همين مايه ها

در صورتي که نيستم

 

[صداي دوش گرفتن]

 

[تلفن زنگ ميخوره]

 

بله؟

.مامان

.بعدا بهت زنگ ميزنم

 

:مربي
نفس عميق... کله ها بالا

به سقف نگاه کنيد

!به سقف نگاه کن

وقتي که گارسونه اومد اون دوباره مشروب سفارش داد

!اون دقيقا يادش مياد که من چي ميخواستم

.بعدش منو بغل کرد
.و گفت که از ديدنم خوشحال شده

.خب صبرکن
اخرين بار قرارتون بود يا تازه شروعش بود؟

اخرين. چرا؟ مگه مهمه؟

!بله. "از ديدنت خوشحال شدم" براي قرار اول خيلي طبيعي هستش

''از ديدنت خوشحال شدم''
...براي قرار اخر

 

اين اصلا خوب نيست

 

شايد بار اول بوده

خب چيزي نيست اون بهت زنگ ميزنه

.شايدم آخرين بوده

يا شايد فقط "از ديدنت خوشحالم" بوده

:بث
کمک

سلام. اين زجر دهنده است

چطور ميتونيم چيز خنده داري که بوي انگور يا عرق ميده رو پيدا کنم؟

...يا اينکه در مورد به همزدن دارچين بگم

خيلي سخته که به درخت جوز هندي تمرکز کني

...وقتيکه اون کسي که ممکنه شخص روياهاي من باشه

...بهم زنگ نزنه

 

"بعد از قرار اولم با "نيل

...بهش زنگ زدم

 

هيچ قانوني وجود نداره

منظورم اينه که چرا بايد منتظرش بمونه که بهت زنگ بزنه؟

 

!داره زنگ ميخوره
خب معلومه که زنگ ميخوره

هي شما به کانور تماس گرفتيد
!بله پيام صوتي

-پيام خود را بگيد تا بعدا بهتون تماس بگيرم
يادداشت

.سلام کانور.. "جي جي" هستم

...فقط فکر کردم که
...خيلي وقته که ازت خبري ندارم

به هر حال خيلي احمقانه هست که يه دختر
منتظر باشه تا يه پسر بهش زنگ بزنه، درسته؟

 

[پچ پچ کردن]
چي نوشتي؟ چيه؟

 

براي اينکه هممون برابريم، درسته؟

!يا بيشتر از برابر بودن

!و تو دانشکده براي حقوق بيشتر زنها رو قبول ميکنن تا مردها

و منظورم اينه که اصلا به اينکارا نيازي نيست

...زنها اينروزها مثل مردا کير هم دارن.. درسته؟ پس

 

.بهم زنگ بزن...

اوه.. جي جي هستم.. بهم زنگ بزن

 

!نگران نباش.. مطمئنم بهت زنگ ميزنه

 

[نفس عميق]

 

چي؟

چطور ممکنه که تلفن بوق نداشته باشه؟
چرا زنگ نميخوره؟

 

چرا تلفنه بوق نداره.. سيمش کجاست

[خط تلفن] :
جي جي" هستي؟"

الو، جي جي؟

مامان تويي؟ -
آره -

الان نميتونم حرف بزنم، بعدا بهت زنگ ميزنم -
--صبر کن، من ميخوام که -

 

[بوق تلفن]

 

سلام، من "جينين" هستم، پيام خود را بگوييد

سلام، "جنين" منم

...کانور" اصلا زنگ نزد"

من بايد زود و يواشکي برم خودمو به "سوپر سيتي" برسونم...

تلفن رو بردار اگه ميخوايي جلوي منو بگيري که نرم

 

بسيار خب، من يکم سکوت ميکنم.. يعني اينکه تو موافقي برم.. خداحافظ

 

:(متصدي بار (مشروب فروشي
چطوري دختر؟
سلام -

چطوري؟ -
.خوبم -

 

تق تق

هي

 

...خب

 

دوباره تو اينجايي که.. بازم شيفتت هم هست

 

ميدونم.. دارم کارامو برنامه ريزي ميکنم.. يادت مياد؟

خب، فکرشو ميکردم که باهم سازگاري نداريم

 

...من

 

!من اونبار شب خيلي خوبي داشتم

.بله

خيلي بامزه هست که فقط ده پيک مشروب تورو گرفت

[خنده]

 

...من داشتم فکر ميکردم که

 

...بعد از کار ما ميتونيم...

 

...ميدوني

 

!ببين، "کيلي آن"، اون شب بهمون خوش گذشت

خيلي شب باحالاي بود

!ولي ما امشب کمبود کارگر داريم
من حتي بايد خودم تو بار (مشروب فروشي) کار کنم

براي اين من ازت خواستم که

کار کني

..خب

 

اشکالي که نداره؟

 

نه اصلا
باشه

هي. اوه.. کيلي آن

هي، عزيزم ميشه در رو ببندي؟
.مرسي

 

[صداي موسيقي در بار]

 

سلام. براي صرف شام اينجا اومدين؟ يا

من با يکي قرار دارم

چرا؟
همم؟ -

هيچي. ببخشيد.. براي شام؟

 

من منتظرش ميمونم اينجا

 

فکر خوبيه

 

ميتونم کمکتون کنم؟

اوه نه.. من با يکي قرار دارم

اوه بله.. قرار رمانتيکي دارين؟

 

نميدونم اگه تو اسمشو بذاري رمانتيکي

...منو (کانور) فقط يه بار باهم بيرون رفتيم

صبر کن صبر کن. (کانور باري) رو ميگي؟

.بله

کانور) امشب نمياد)
.خيلي ممنون

نکنه يادش رفته که اينجا باهت قرار داره؟

"اوه، ببين، وقتي من گفتم "با کسي قرار دارم
!فکر کنم اين يه نوع اصطلاحه

من به تفسير جمله " با کسي قرار داشتن" رو بهش امر اضافه کردم

باشه. ميدوني چيه؟ بذار بهش زنگ بزنم

اوه، نه. نه لازم نيست

 

.باشه

...راستشو بخوايي داشتم از اينجا رد ميشدم

...گفتم بيا اينجا يه سر بزنم شايد اون اينجا باشه

.ميخواستم خودکارش رو بهش برگردونم

.اين خودکارو بهش بدم.. که جا گذاشته بود

گفتم قبل از اينکه فکر کنه
خودکارش گم شده بيام بهش برگردونم

 

باشه من خودکارو بهش ميدم

 

مرسي

 

''ويلسون وارد
دندانپزشک، جوان نوجوان،کودک ناتوان.''

 

ببين من نميخوام قضاوت کنم که
ممکنه کسي براش مهمه يا نه

بله نه فقط براي داندانپزشک بودنش

اوه واقعا؟ خب کي؟

 

بابام

 

اوه

 

من "جي جي" هستم
هفته گذشته با کانور رفتيم بيرون

...و من فقط

 

من فکر کردم فقط يه قرار ملاقات بوده

 

نميدونم والا.. من بايد برم

صبر کن

--صبر کن، فقط

يه لحظه صبر کن
بذار يه نوشيدني بگيرم

 

يه نوشيدني، باشه؟

 

يه لحظه بمون الان برميگردم

 

ببين به نظر تو دختر خوبي هستي
و منم ميخوام باهات صادق باشم

کانور) اصلا بهت زنگ نميزنه)

اوه، جدي ميگي؟ از کجا ميدوني؟

براي اينکه من يه پسرم
و ما اين رو بهتر از شما ميدونيم

اون گفت از قراري که باهات داشته خوشش اومده

به من ربطي نداره اگه اون گفته که تو دختر مورد علاقش بودي

...(تا زماني که مامانش و (جوواني کانيگهم

(يه هفته اينجا نبودن باشه (جي جي؟
و ديگه بهت زنگ نزد

ولي شايدم زنگ زنده ولي من پيام صوتي رو نگرفتم

...يا شايدم شمارمو گم کرده

،يا شايدم بيرون شهر هستش
يا اينکه با يه تاکس تصادف کرده، يا اينکه نه مادر بزرگش فوت کرده

يا شايد براي اين بهت زنگ نزده چونکه ديگه علاقه اي نداره دوباره ببينتت

 

بله. ولي دوستم يه بار با (تري) رفتش بيرون که اصلا بهش زنگ نزده بود

...بعدشم براي هميشه فراموشش کرد

کاملا بعد از يه سال
.درسته -

اونم فقط يه بار ديتتش
--و بعدشم تموم شده

.دوستت (تري) يه احمقه
...اون تو يه موقعيت استثنايي بوده

 

.به هر حال...
و خيلي کمياب

.باشه. باشه
ولي من چي؟ منم استثنا هستم؟

نه اصلا، تو استثنا نيستي
تو داري قانونا عمل ميکني

:و قانون ميگه
اگه يه پسري بهت زنگ نزد يعني اصلا نميخواد بهت زنگ بزنه

جدي ميگي؟ -
.اره -

هميشه اينجوري؟ -
اره، هميشه -

ببين، من از قيافه يه زن ميتونم بفهمم که داره تظاهر ميکنه يا نه.. باشه؟

من اينو خيلي زود ميتونم بفهمم

!پس بهم اعتماد کن
وقتي رفتار يه پسر يه جوري باشه که بهت اهميت ميده

...واقعا بهت اهميت ميده

بدون استثنا

 

مرسي

 

.بايد در موردش بيشتر فکر کنم

 

جي جي] : صبح بخير]
مرد]: ببخشيد]

سلام -
سلام -

همه چي روبراهه؟

اوه، تموم شب بيدار بودم

لطفا نگي که روي اون کپي کار نکردي؟

حتما.. من تمومش کردم
.ميخواي يه چيز خيلي مهم بهتون بگم

عزيزم، موهات چرا اينجوري شده؟

بله، سعي کن زود تر بيايي
...اين تيکه کيک کوچيک رو موهات چيکار ميکنه

.باشه

...خب

 

.متشکرم. فکر کنم متوجه شدم

 

يادتون مياد با اون اسناد رفته بودم بيرون
ميدوني که بهم خيانت کرد؟

...بعدش (آناستاژيا) بهم گفت که
دوست پسرش همون لحظه اول دوستيشون بهش خيانت کرده

...بعدش اون کاملا عوض شد
.باهم ازدواج کردن و خيلي همديگرو دوست دارن

 

!من فکر کردم تو کار محضر هستش -
!نه، اسناد رسمي -

به هر حال، منظورم اينه که
استثناست و قانوني عمل نميکنه (Anastasia)

!بهتره که بيخيال اين داستان بشيم

...قانون ميگه که: اگه يه پسري بهت خيانت کنه
!يعني اصلا براش مهم نيستي

 

باشه -
باشه -

اينو ببينيد (چاد) يه فروشنده سيار که تو يه انباري زندگي ميکنه

اون فقط منو براي سکس ميخواست
منم به زورگويي بهش تا پايان سال 1998 ادامه دادم

...و بعدش... اوه، (دان) اونجا بود

هر جمعه از همديگه جدا ميشديم
براي اينکه اخر هفته بره دنبال عشق بازيش

و منم به اين رابطه عادت کردم...

من به همه ميگفتم که اين شوهر منه
حتي به دندانپزشک

همه دوستام ازم ميخواستن که در مورد رابطمون بهشون بگم

که واقعا همچين رابطه ي احمقانه اي چقدر پايدار ميتونه باشه

چون اونا يکي ميشناختن که يه قرار احمقانه اي داشته
...درست مثل ما

.و اون دختره ديگه باهاش ازدواج نکرد...

.ولي اين استثناست
ما استثنا نيستيم.. ما قانوني هستيم

 

.باشه، بذار ببينم چيزي فهميدم يا نه

خب تو داري چي ميگي؟...

ميگي که يه داستان در مورد يه دختره شنيدي که
...حدوده 13 سال با يه پسره بوده

و بعدشم باهاش ازدواج کرده...
.اين استثناست

.بله -

...ولي قانون ميگه که پسرها مثل [نيل] هستن

 

...که با دختري مثل من هستن...

...و درست 7 ساله که با هميم و ازدواج هم نکرديم...

.همچين ادمايي هرگز ازدواج نميکنند...

نه -
نه -

نه، نه، نه، نه، نه، نه -
نه -

.ولي اين چيزي نيست که اون منظورش بود -
.نه، اون نميتونه کاري باهات بکنه -

.من اصلا در مورد تو حرف نزدم

ولي روابط ما کاملا فرق داره -
من داشتم شخصا در مورد خودم حرف ميزدم -

مخصوصا من.. ميدوني؟

 

اين پسره غير ممکنه که خوشش نياد.. ميدوني؟

...اون داشت باهام لاس ميزد درست بيرونه اون فروشگاه

و ميدوني همينجوري داشت بالا ميرفت
انگار واقعا سحر اميز بود

بعدشم بهم گفت که ازدواج کرده

البته،
من بايد عصباني ميشدم.. درسته؟

ولي من نميتونم بهش فکر نکنم

ولي اون ازدواج کرده -

ميدونم و ميتونم بفهمم اينو
ولي نميدونم چه مرگم شده

چه مرگم شده؟

 

.باشه

من اين پسره رو ميشناسم
تو استوديو بابام کار ميکنه

پونزده ساله که با يه خانم خوشگل ازدواج کرده

اين دختره رو تو کليسا ديده

و به بابام گفتش که هرگز همچين احساسي به کسي نداشته

 

بعدش بالاخره باهم اشنا شدن

بعد زنشو طلاق داد

و الان 22 ساله که با اون زنه هستش

و اونا ديوانه وار خوش حال هستن

منظورم اينه که اگه کسيو خيلي دوستش داري رو بخوايي

بعدش بفهمي اون ازدواج کرده

ميذاري که ولت کنه بره؟

 

درسته، باشه

 

بهش زنگ ميزنم

 

.باشه

 

BEN: الو
هي (بن)، (آنا مارک) هستم

هي، (آنا) چي شده؟

--هيچي، من فقط
من داشتم در مورد پيشنهادت حرف ميزدم

يادم مياد گفتي که يکيو ميشناسي بتونه کمکم کنه

و فکر کردم شايد بتونيم باهم حرف بزنيم
تو قهوه خونه يا يه جاي ديگه

 

--ببين، من فقط

 

من نميتونم، آنا

 

...تو دختر خوبي هستي، من فقط-- نميدونم

من بايد برم

مراقب خودت باش.. خداحافظ

 

سلام -
سلام -

خوشحال شدم که زنگ زدي
اره -

فکر کردم ديگه بهم زنگ نميزني

من داشتم بهت فکر ميکردم

يه ليوان شراب ميخواي؟ -
البته -

باشه برنامه هارو چيکار کردي؟

:چهار تا بودن فقط

باهوش، سکسي، بانمک، و خنده دار

ولي تو فقط ميتوني دوتاش باشي

مثل سارا جسيکا پارکر
که جذاب و سکسي هستش

بيل کلينتون که باهوش و سکسي هست

نميتونم باور کنم که براي کلينتون حشري بشي

برو بابا پس من چي هستم؟

صبرکن.. من چي بودم؟

تو باهوش و بانمکي

باشه تو سکسي هستي خيلي سکسي هستي

و با نمک

 

--نه تو نميتوني

سکسي بودن و بانمک بودن
نميتونن تو يه مسير قرار بگيرن

هيشکي نميخواد که همشون تو يه مسير بشه

اگه ظاهرا تو هر چهارتاش هستي پس من يه کله خرم ديگه

بخصوص سکسي

تو بهتريني

 

بهتره من برم

...باشه، خب، ميدوني
!ميتوني اينجا بموني اگه ميخواي

 

چي؟
خب يکمي

نه، نميتونم

--نميتونم بمونم، من

من به اندازه کافي مست هستم

اشکالي که نداره؟

.بله

 

بعدا ميبينمت

.خداحافظ

 

[صداي چکش]

 

NEIL:
هي

 

ببين درست نصبش کردم کج نيست؟

چرا اونجا اويزونش کردي؟

 

چون سه هفته پيش ازم خواستي

ولي همش دورت ميزدم

چرا نميخوايي اينجا باشه؟

نه جاش خوبه دوست دارم.. بيخيال

 

چرا چونکه يه نقاشيه؟

ميدوني، ميدونم اين مثل
.سينه خالي (بي باد) ميمونه اينجا

.درسته؟ ميدونم

خيلي غم انگيز به نظر مياد
ميتونم بردارمش؟

 

نه، ميخوام که هيچ کاري نکني باشه؟

 

احساس ميکنم که مثل يه حقه ميمونه

نه. -
نه؟ -

...نه، من فقط-- من فقط ميخوام
بس کن ديگه نميخواد وانمود کني مهربوني باشي باهام

مگر اينکه بعدش باهام ازدواج کني...

[هر هر خنديدن]

مگه خنده دار بود؟

فکر ميکنه واقعا خنده دار بود حرفم؟

 

.نه، فکر نکنم خنده دار بود

ببين، نميتوني فقط وانمود کني که خيلي مهربوني باهام

ببين منم نميتونم وانمود کنم اين کاري که تو ميکني واقعا اينجوري نيست

ما درست هفت ساله که باهم بوديم

تو منو کاملا ميشناسي
و ميدوني که من کي هستم

.ميخواي با من ازدواج کني يا نه

 

...يا امکانش هست که

منظورم اينه که من هيچ اعتقادي به ازدواج کردن ندارم

مزخرفه

مزخرفه

ببين اينا براي هر زني که بگي چرت و پرته

...که يه مردي اينارو گفته اصلا اعتقادي به ازدواج نداره

و بعد از شيش ماه اون با يه دختر 24 ساله ازدواج ميکنه که
تو باشگاه بدنسازي باهاش اشنا شده

مزخرفه

اين چرندياتو از کجا مياري تو؟

از جايي که تقريبا 5 سال ميشه ازت مخفي کردم

باشه

اره 5 ساله
چون هرگز ازن نخواستم که بهم بگي

و نميخواستم ديوونه وار و عصبي بشم

 

يا هر چيزي

ازت هرگز سوال نکردم

 

...ولي من

 

.بايد اينکارو ميکردم

 

...منظورم اينه که

 

ميخوايي باهام ازدواج کني؟

 

اوه.. ديگه نميتونم ادامه بدم

 

اگه باهات ازدواج نکنه...
هميشه عادت داشتم فکر کنم که کسي منو ول نميکنه

بله بعدش ما شروع به مقايسه کردن کرديم

بعدش تشخيص داديم که
اون دوتا مردي که باهاشون بوديم مارو ول کردن

هردوتامون رو
اره -

خيلي ماهرانه اينکارو ميکنن -
ام..اهم -

يعني کاري ميکنن که تورو مقصر ميدونن

بله مثلا شما اينجا نشستين

اوه، بله نظر منه
ولي يه لحظه صبر کن، چرا من تنهام؟

چرا من خوشحال نيستم؟
چرا وزنم 20 پاوند زيادتر شده؟

اونا مغزتو شستشو ميدن
بله، اونا اينکارو ميکنن -

اونا براحتي ازت ميگذرن
بله -

براحتي بهت دروغ ميگن

"مثلا، "نميخوام جلوتو بگيرم

"يا، "تو خيلي عالي هستي.. من تحت تاثير قرار گرفتم

"درسته. "من فقط به خوشحال بودن تو فکر ميکنم

"اوه، من لياقت تورو ندارم"
اين جمله مورد علاقم بود

:اون جمله اي که من دوست دارم اينه

"من خيلي به اون حسوديم ميشه که باهات ازدواج کرد"

خب، شايدم اون تو باشي -
اره -

اين چيزيه که من دارم ياد ميگيرم

...بذار يه چيزي بهت بگم

برو يه مغازه جايي يکم بستني براي خودت بگير

چونکه اون مرده ديگه تورو نميخواد

 

هي (آنا).. (بن) هستم

ببين خيلي وقته که بهت زنگ نزدم

-- من فقط
شايدم غافلگير شدم

ولي من تصميم گرفتم که کمت کنم
...براي کارت

خودمم نميدونم چرا اينکارو برات انجام ندم.. درسته؟

خب چرا بهم زنگ نميزني؟

و ميتوني تو دفتر کارم يا جاي ديگه بيايي...

باشه؟ بسيار خب مراقب خودت باش.. خداحافظ

هي.. سلام

اوه، لعنتي

چي؟ -
ترسوندي منو -

خوبي؟ -
آره -

همه چي روبراهه؟

دوباره سيگار کشيدي؟

!نه، عزيزم من اصلا سيگار نميکشم

چرا؟

!وقتي سيگار ميکشي يه جورايي خشن به نظر ميايي

من سيگار نميکشم، قول ميدم

...نه، من فقط اينجا نشستم که

.دارم تصور ميکنم وقتي اين خونه تموم شد چه شکلي ميشه...

.از اين بازي خوشم مياد -
جدي ميگي؟ -

.آره

 

خب چه رنگي رو تصور ميکني واسه خونه؟

.نظرمو که گفتم

.اره

 

...داشتم فکر ميکردم که

 

شايد زرد خوب باشه...

 

زرد؟ باشه -
بله. منظورم اينه که يه رنگ خفيه و خنثي است

.ام-هم
اره. ميتونه هرچيزي باشه -

،ميتونه يه دفتر کار باشه
...ميتونه اتاق پذيرايي باشه

...يه بدنسازي، يا يه اتاق بچه....

[خنده]

 

صبرکن، منظورت اينه که "خنثي" باشه
يا از "جنس-خنثي" باشه؟

.نميدونم در مورد چي داري حرف ميزني -
اوه، واقعا؟ -

 

!يادم مياد که گفتيم در موردش حرف ميزنيم

آه-هان -
ام-ام -

 

.ولي من فکر ميکنم که تقريبا اماده ايم در موردش حرف بزنيم

 

[صداي موسيقي]

 

اين اخرين باريه که دارم مجاني بهتون نوشيدني ميدم

[جي جي ميخنده]

 

خب، خانوما بهتره من برم سر دفتر کارم

 

اينهمه باهم حال کرديم حالا برميگردي به دفترت؟
اين چه نوع حال کردنيه آخه؟

مهم اينه که باهم بوديم

 

.دوست دارم بعضي وقتا بهت زنگ بزنم
کارتي چيزي داري؟

 

البته -
اوه، عاليه -

اينم کارت من

 

"از ديدنت خوشحال شدم "جنين
منم همينطور -

 

"منو از خودت بي خبر نذاري "جي جي

 

اوه، صبر کن

 

..خب

...چطور اينکارو بکنيم

تو ميايي ديدنم يا من بهت زنگ بزنم؟

چي؟

 

...گفتي که خيلي دوست داري بهم زنگ بزني

...بعدشم گفتي که
"منو از خودت بي خبر نذاري"

ميبيني خيلي گيج کننده به نظر مياد

بله، ببين ما باهم حرف ميزنيم
و همديگرو ميبينيم

 

!تو اينکار کردي دوباره
خيلي نامشخصه

ميدوني چيه؟
...بذار بگم که.. تو بهم زنگ ميزني

...و بعدش ميتونيم اين چرنديات رو بيخيال شيم

خداحافظ، جي جي

 

.اون با نمک بود -
.اره، لطفا ديگه ول کن در موردش چيزي نگو -

 

داري چيکار ميکني؟

.من ديگه بهش زنگ نميزنم

اگه اون ميخواد منو ببينه
خودش زنگ ميزنه

.واو

اون پسره "الکس" بهت اثر گذاشته

پسر خوبي بود؟

--نه. اون فقط

.درسته...

 

صبح بخير

(صبح بخير، (ريان

...يه (موکا ونتي) براي تو
چون تو خيلي محشري

دوستت دارم -
.دوستت دارم -

 

.صبح بخير

 

.باشه

 

خب؟

 

اوه، سلام

 

ازم پرسيد -
اوه خداي من بهت زنگ زد؟

 

...خب
ايميل زده بهت؟ -

نه -
چي؟

کارت تلفنش رو براي "خانم منتظره" جا گذاشته؟

 

پيام فرستاده My Space اون برام تو -
اوچ -

.اوه -
اوه، دختر.. من در موردش نميدونم

ابجي کوچيکم بهم ميگه که "ماي اسپيس" يه نوع مکالمه تلفني جديده

 

خب، به نظرتون من بايد چيکار کنم؟

منظورم اينه که، همه چي داره تغيير ميکنه

ادما ديگه اساسا همديگرو نميبينن

من دوست دارم بيشتر نظر جنس مخالف رو به خودم جذب کنم

...من ديگه سلماني نميرم که موهامو اصلاح کنم
بجاش پروفايلم رو اپديت ميکنم

اين فقط تنها راهشه.. ميدوني؟

[صداي زنگ تلفن]

اره، راست ميگه

عقب عقب عقب عقب

 

فروش آگهي، من (ماري) هستم

سلام (ماري) من (کانور) هستم
دوست (آنا) يا هرچيزي..

سلام

خب، نظرت چيه؟

من دارم الان بهش نگاه ميکنم
ولي در موردش مطمئن نيستم

اوه، تو بايد بهم اعتماد کني

يه بازار ممتاز و عالي هستش
ميتوني شانستو امتحان کني

ميدونم... پروفايل تبليغاتي منو تو اين صفحه گذاشتين ؟

خب، من يه صفحه کاملا شخصي ميخوام

اين صفحه خيلي هيجان انگيزه

بله، فکر کنم راست ميگي

هي، تازگيا با (آنا) حرف نزدي؟

.چرا

 

.باشه

 

(بسيار خب، (ماري
بزودي بهت زنگ ميزنم.. متشکرم

.خداحافظ

 

چي دارم بهتون نشون ميدم.. به نظرتون باهم فرق دارن؟

 

اره فرق دارن

هي، چطوري عمه (ليندا) اين لباس هارو ظرف دو هفته دوخته؟

اون ميخواست اينکارو بکنه

واقعا؟ اون بهم گفته که احساسش مثل يه پيرزن اندونوزي
توي بازار پارچه قماش فروشي بوده

فکر ميکني حرفش دروغه؟
اره بابا

نه؟

چرا براي ازدواج عجله اي نداري؟

براي اينکه نميتونم تو اين سرماي بالتيمور ازدواج کنم

...و تا بهار هم نميتونم صبر کنم

!خب پس تو حامله هستي

اوه، خداي من.. من حامله نيستم

من حامله نيستم.. چرند ميگي

خب ابجو بخور -
نه، من آبجو نميخورم -

من آبجو نميخورم

ما همديگرو دوست داريم.. شما ها احمقين

وقتي که ادما همديگرو دوست داشته باشن با هم ازدواج ميکنن

 

ولي ميدوني چيه؟
همه اينطور نيستن.. بعضي ها ازدواج نميکنن

تعدادي از ادما هرگز ازدواج نميکنن

 

خب، از الهام بخشي هاي باحالتون متشرکم

!منظورش اينه که ميخواست بگه با (نيل) بهم زدي

.درسته

بيشتر ادما "تنها بودن" رو انتخاب ميکنن
و اين کار خوشحالشون ميکنه

 

به (آلپاچينو) نگاه کنيد

.هرگز ازدواج نکرد و هميشه زندگي شادي داشت

يعني من آلپاچينو هستم؟
يعني من بجاي شخصيت آلپاچينو باشم؟

--نه، (بثي) ما فقط
ميخوايم که تورو خوشحال ببينيم

خب.. اره بعدشم مثل احمقا تجديد نظر ميکنيد

اوه، نگاش کن

نگاش کن تورو خدا -
بابا داري به گريه ميندازيش

من از اين شوخي هاي احمقانه خوشم نمياد

ميدونم، خيلي حساسي
!باور کن، فهميدم

هي چرا براي صرف شام پيش منو (استيون) و بچه ها نميموني؟

...بعدش ميتوني چند روزي از خونتون دور باشي؟...

چرا بايد اون وقتشو تو خونه تو و شوهرت تلف کنه؟

آخرين احساسي که دارم ميخوام بدرستي انجامش بدم

که تو شرايط سخت ازدواج کردن نباشي

اوه خداي من.. بچه ها خواهش ميکنم بسه ديگه
اروم باشيد

کافيه ديگه.. باشه؟
دارم جدي ميگم بچه ها

من قبلا همچين موقعيتي رو داشتم
اگه بياد بياريد.. من کارمو ميتونم بدرستي انجام بدم

!شماها اونجا بودين و ديدين
من کاملا ميتونم از پس اين کار بربيام

ميتونم دوباره اينکارو بکنم

.ميخوام که ديگه نگران من نباشيد

من خوبم

 

BEN:
ميدونم اينجاست

من با (جورج لين) حرف زدم در رابطه با موسيقي
اون برات يه ليست توصيه نامه داره

 

بسيار خب، عاليه
هروقت پيداش کردي ميتوني بهم زنگ بزني

 

من تورو اينجا نکشيدم که فقط تظاهر کنم

ميدونم

!يه دختر اينجوري فکر نميکنه

 

تو ادم بسيار خوبي هستي

 

[آه کشيدن]

 

چرا دوباره ازدواج کردي؟

[خنده]

 

جدي ميگم، چرا؟

نه، من فقط فکر ميکنم که
...شايد برام خوب باشه بدونم

.چرا با يه زن ديگه نميتوني زندگي کني...

 

خب، ما تو دانشگاه با هم بوديم
و حرف اخرشو بهم زد

:بهم گفت
"يا باهام ازدواج ميکني يا اينکه خدانگهدار براي هميشه"

بعدشم باهم ازدواج کرديم

 

واو. تو تسليم شدي

 

خيلي پيچيده هست

واقعا؟

 

خب که چي.. همه ميگن کير شدي..
!وقتي مدت زيادي با يه دختر باشي و باهاش ازدواج نکني

 

بعدشم باهاش ازدواج کني خب يه احمقي ديگه

يعني، ولش کن.. ميدونم

 

[آه کشيدن]

 

تو خيلي جذابي

 

و مثل اينکه بهت علاقمند شدم

 

...پس بهترين کاري که ميتونم بکنم اينه که

 

که اون ورقه رو پيدا کنم
...و بهت زنگ ميزنم

 

و اميدوارم بتونم کمکت کنم...
.تا کارتو انجام بدي

 

سلام

سلام. چه خبرا؟

 

[چکش زدن]

 

فک کنم در مورد روپوش موبل ها باهم صبحبت کرديم

 

[تلفن زنگ ميخوره]

 

سيتي سوپر

سلام، "جي جي" هستم.. الکس اونجاست؟

يه لحظه

الکس -
با تو کار داره -

نوشيدنيا خوب بودن؟
مرد]: اره يکي ديگه بده]

-سلام
-سلام، جي جي هستم

-جي جي؟
.جي جي فليپس

هان؟ -
...من، ام -

خودکار دندانپزشکه همرام بود يادته؟

آهان .. چطوري ؟

-شرمنده که مزاحمت شدم
نه اشکالي نداره -

تو واقعا پسر با تجربه اي هستي
ميخواستم يه سوال ازت بپرسم

باشه، گوشم با توئه

جي جي.. کانور اصلا علاقه اي بهت نداره

نه ميدونم.. اين در مورد "جارد" هستش

جارد؟

يه چند ساعتي باهم بوديم
--پسر دلربايي هست

هي، يه لحظه صبر کن باشه؟
فقط يه لحظه

 

:بذار حدس بزنم، اون گفت که

چيزي که تو اين چند ساعت"
"خوشحالش کرده تو بودي

 

يه چيزي تو همين مايه ها

[هر هر خنديدن]

 

خب اون گفت که بهم زنگ ميزنه
--بعد کارتشو بهم داد و گفت

اوه، بهت علاقه اي نداره

تو حتي نميدوني اگه زنگم زده باشه -
اوه مگه زنگ زده؟ -

 

نه

 

- ....ولي من واقعا فکر ميکنم که اون استثنا
باشه -

جي جي، اون علاقه اي بهت نداره

[صدار در زدن]

 

اين مهمون هاي لعنتي شدن مثل گه
براي اينکه من اون پيرهن مشکي رو نپوشيدم

مشکي نيست که -
نگاش کن -

مشکي نيست دارم ميبنمش.. پيرهنت مشکي نيست

اين لعنتي مشکي هستش

 

اگه يه پسري بجاي اينکه باهات حرف بزنه
شماره تلفنشو بهت بده يعني بهت علاقه اي نداره

..اول شماره منو گرفت
بعد شمار خودشو بهم داد

اگه پسري خواست که ببينتت
باور کن حتما تورو ميبينه

 

من خودم يه بار حدود 55 تا کارت داشتم
ولي فقط يکيشون خوب از اب درومد

 

خيلي باحاله

بعدش چي شد؟

اوه، بله، همه چي تغيير کرد
کونش واقعا تو روشنايي نور خورشيد، گنده به نظر ميومد

[جي جي ميخنده]

يعني اين حساسيتي که داري
ممکنه تورو به زنها بيشتر وابسته کنه؟

بهش زنگ نزن. اون ازت خوشش نمياد

با احساساتم بازي نکن

- خب من فقط دارم سعي ميکنم که کمکت کنم
ميدونم.. مرسي -

البته

من بايد برگردم سر کارم.. موفق باشي

باشه، خداحافظ

 

هي، رفيق.. خونه اي؟

CONOR:
اره. بيا تو

 

هي، ابجو ميخوايي؟

 

يا يه سيب مارتيني؟

اوه، بامزه بود

[الکس ميخنده]

به خونوادت گفتي؟

براي کارمه
دارم سعي ميکنم که مشتري هاي اساسيم رو گسترش بدم

با وانمود کردن که همجنس بازي؟

نه، ميخوام با همنجس بازها هم دوستانه باشم

"يا "تو قوانين ملکي" و "نزديکي با همنجس بازها

عاليه.. اينکارو ميکنم

بايد اينو تغيير بدم
شايدم يکم زياد باشه

...نميدونم، لباس پوشيدن اينجوري
ديدن يه دختر که شايدم باهات نخوابه

...فکر ميکنم بتوني انجامش بدي

اين فقط اينجوري نيست که اون باهام نميخوابه

.من يه بار باهاش خوابيدم
...فقط اون، ميدوني

 

ديگه باهات نميخوابه

 

بله، شايد

 

نظرت چيه؟

...فکر کنم يه مشکلي داري

براي اينکه تو مثل ادمهايي هستي که بخوان کسيو تحريک کنن
تو دلپسند و مرد سکسي هستي

لعنتي

 

نفس عميق به داخل

 

درون دميدن، و شکم به بالا

 

و بيرون دميدن، شکم به پايين

 

دستاتون رو به طرف سينه بالا بياريد

 

سرتون رو به پايين خم کنيد براي سپاس قدرداني

 

.سلام -
.سلام -

.متشکرم که همتون اومدين
.هفته اينده ميبينتمون

[بن، کف ميزنه]

 

کلاس خوبي بود

 

.دوباره همديگرو ملاقات ميکنيم

 

تو به کلاس من اومدي

 

من نميدونستم که اين کلاس توئه

 

اگه ميدونستي کلاس من بود
زنگ ميزدي و سوال ميکردي

نه، تو اصلا زنگ نميزدي

براي اينکه ميگفتي که بهت زنگ نزنم
!اگه ميدونستي اين کلاس منه

.نه. ما فقط همديگرو ملاقات کرديم -
.باشه -

ما فقط دوتا ادم بي گناه هستيم که اتفاقي
همديگر رو نزديک هم ديديدم

BEN:
دقيقا

 

ميايي استخر؟

 

البته

 

...ميدوني، من فقط داشتم فکر ميکردم که

 

چرا ما نتونيم باهم دوست باشيم؟...

 

منظورم اينه که، يعني من اجازه ندارم
ديگه دوستي داشته باشم؟

يعني اجازه ندارم با يکي که خيلي جذابه دوست باشم؟

يعني اين چه نوع تعصبي ميتونه باشه؟

گوشم با توئه

...يعني

نميتونم با کسي دوست باشم
بخاطر اينکه ازدواج کرده؟

.درسته

يا لبخند جذابي داره

يا کي که بخوات کاري کنه
ماساژ بخوام

 

(منظور از ماساژ يعني ماليدن و تحريک کردن)

 

"تو گفتي "ماساژ -
بله -

 

BEN:
فکر ميکنم عاشق شدم

 

خب ما باهم دوستيم

 

.بله

 

ميخوايي بياي تو استخر؟

 

متاسفم.. من حتي به خودمم اعتماد ندارم

 

باشه ميتوني فقط تماشا کني

 

ميدوني، تو شايد بهترين دوستي بودي
که من تا حالا داشتم

[خنده]

 

سلام -
سلام -

 

يه دوش ميخوام بگيرم، سلام -
چي؟ سلام -

عزيزم؟ -
بله -

 

بوي عجيبي ميدي

بوي عجيبي ميدم؟ -
اره، متفاوته -

يعني چي متفاوت؟ -
نميدونم -

[بن ميخنده]

خيلي عجيبه که اين چيزارو ميگي

شايدم از زير سيگاريت يا سيگارت بوده که من پيدا کردم؟

زير رون بين باسنت

 

--چه بخشي
که پدرم بخاطر سرطان ريه مرد

خيلي سخته که مختو فرا گرفته؟

چي؟

بهم دروغ نگو (بن)، خواهش ميکنم باشه؟

 

جدي هستي؟

 

ما روزانه تقريبا 8000 فاکتور داريم

باشه، بعدش يه زير سيگاري با سيگار توش پيدا ميکني

تو خودسرانه وانمود ميکني که
اين سيگار مال منه؟

اوه، بله

عزيزم، من بهت دروغ نميگم

 

...فکر ميکنم

 

تو واقعا بيخودي نگراني

اين فکرايي که تو کلته هيچيو تغيير نميده

 

فقط بگو نه

و اين افکارو بنداز بيرون

ميخوام يه دوش بگيرم

 

خيلي خستمه -
.باشه -

 

معذرت ميخوام -
اشکالي نداره -

 

...کي ميتونه فکر کنه يه دختر تصادفي از يوگا

با کسي قرار بذاره که تو بوسيدن محشره
تو هم همينطور، آبجي

 

نميتونم دوباره صبر کنم براي بوسيدن بعديمون

 

!ولي الان که داريم همديگرو ميبوسيم

ميدونم، دفعه بعد

توي قرار بعديمون بوسيدن خيلي صميمانه تره

 

...خب، گوش کن

...من دارم فردا از اينجا ميرم
بنابراين براي مدت کوتاهي در دسترس نخواهم بود

 

ميتونم يه لحظه برم دستشويي؟
بخاطر نوشيدني زياده

.باشه

 

[تلفن زنگ ميخوره]

 

اوه، بله

بله؟

هي، ببخشيد که دوباره مزاحمت شدم
.يه سوال فوري داشتم

ببخشيد عزيزم يه لحظه

چي شده؟

--باشه، من دارم با اين پسره
حال کردن

و بهم گفتش که داره از شهر ميره بيرون
و ممکنه در دسترس نخواهد بود

ازش دور شو

 

!ولي شايد اون داره بيرون از شهر ميره

کجا؟ آخه کجا داره ميره
که ميگه در دسترس نخواهد بود؟

 

گفتي که کجا داري بيرون از شهر ميري؟

ام-- آه-- پيتس برگ

 

پيتس برگ

ازش دور شو

خب که چي؟ الان من بايد از هر
کسيکه ازم خوشش نياد فرار کنم؟

 

.بله

 

شايد يکي باشه ازم خوشش بياد

 

...نميدونم چرا دارم اينو ميگم

ولي فکر ميکنم يکيو ميشناسم
...که ممکنه واقعا ازت خوشش بياد

-بله؟
-آره

دوست برادر منه
اسمشم بيل هست

هممون همديگرو براي نوشيدني اونجا ملاقات ميکنيم

خب الان من تو حموم اون هستم

چيکار کنم؟

به هر حال بايد از اون حمامه بري بيرون.. درسته؟
ولي وقتمو اونجا ميگذرونم

کاري کنم که عرق کنه

-مرسي
-موفق باشي

 

[نفس عميق]

 

BEN:
آره، قايقه خيلي خوبيه

تو مثل احمقا ميموني

ولي قايقت خيلي عاليه

بله. من تو قايقم زندگي ميکنم

.پسر بهداشتي هستي

وقت زيادي ميخواد تا روش کار کنم

:بن
بايد اول دوش رو درست کني

:نيل
.آره

هي، چي ميتونم بهت بگم

بستگي به اصول اخلاقي داره، پسر، فهميدم

 

سيگار ميخوايي؟

نه، مرسي

درسته، تو مشکلي نداري

 

.برات خوبه

 

:بن
جنين) تورو فرستاده اينجا که ببيني من دارم چيکار ميکنم؟)

 

آره، تقريبا

چي ميخوايي بهش بگي؟

 

من بهش ميگم که تو توي اقيانوس و اينجا
. خيلي عالي و دلپسند بنظر ميايي

[خنده]

خوبه

بث) چيزي نگفت؟)

 

اون مشغول مرتب کردن مراسم تشييع جنازه خواهرشه
--فکر کنم اون بايد

خواهرش چي؟

عروسيش، عروسي خواهرش

مگه اين چيزي نبود که گفتم؟ -
"نه تو گفتي "تشييع جنازه -

نه، من نگفتم -
چرا، گفتي -

اخ، جدي ميگي؟

.خيلي عجيبه

نميفهمم چرا
ادما ميخوان با هم ازدواج کنن

 

[نفس عميق]

.ازدواج نميکنن

ازدواج نميکنن؟ -
نه -

 

.نه، هيچ پسري واقعا نميخواد ازدواج کنه

اگه اينکارو بکنن،
همه فکرشون فقط رو همون موضوعه

همه زنها فقط وقتشون رو تلف ميکنن

من نميخوام با کسي ديگه اي باشم
.فقط (بث) رو ميخوام

 

--نميدونم، پسر.. من

چرا ازدواج کردي؟

 

.من (جنين) رو دوست دارم

تو يه پسر خوشحال و ازدواج کرده هستي

 

.بله

بله، خودمم همين فکر رو ميکنم

 

...ميدونم که لازم نيست به همه شما بگم

...که دختر عموم (پيج) خيلي حشريه...

[همه ميخندن]

،توي دبيرستان
وقتي به همه ميگفتم (پيج) دختر عموم هست

...کونم رو پاره ميکرد...

.چون اونوقت ديگه هيچ پسري باهاش لاس نميزد...

[همه ميخندن]

و وقتي که اون ميره اونجا
...تا پيمان ازدواج (عقد) رو به (دوان) بگه

.همه قلب ها سراسر دنيا ميشکنند...

 

ولي، يادتون باشه که
خواهرش (بث) هنوز در دسترسه

 

...بله، البته، اون شايد يه مدل قديمي هست

ولي چيزايي خيلي بهتري داره

ولي خيلي دور هم نباس بري

--شايد سال اينده مدل ها سر بخورن رو زمين و

باشه، کافيه ديگه

باشه

KEN:
از غذاي خرچنگتون لذبت ببريد

،اون چيزاي زرد هم گياه خردال نيستن
!اينا لوزلمعده خرچنگ ها هستن

 

بثي

 

پسر عموت "جي" هميشه يه کله خر بوده

.ميدونم

حتي يه جورايي هم ازدواج کرده

 

اوه، ببين عزيزم

...همگي داشتيم به اردوگاه ميرفتيم

...تو "نيويورک تايمز" منو قرض گرفتي...

...و چيزايي هنري از اردوگاه تو "برکشير" پيدا کردي...

.و اطلاعاتي در مورد خودت نوشتي...

.تو مثل بقيه نيستي

چرا نيستم؟

!چون تو خودتي

 

بخاطر اينه که تو دختر مورد علاقه ي من هستي

 

قرار نيست اين چيزارو بگي

من چرند نميگم

!من بازنشسته شدم، و چيزي رو که ميخوام ميگم

.اگه بخوايي به همه اينايي که اينجان هم ميگم

صبرکن، صبرکن، صبرکن، بيا اينجا.. وايسا

KEN:
حقيقته عزيزم

 

هي

 

اينجا چيکار ميکني؟ -
منتظر تو هستم -

 

يالا بيا

 

ببخشيد که دير کردم

نه، اشکال نداره

دوست دارم يکم تو و قرار اول منتظر بمونم

دارم خودمو از نظر ذهني اماده ميکنم
تا از صحبت کردن در مورد "دندان آسيابي" (چرت و پرت) جلو گيري کنم

جيجي، اون نمياد

ولي ميتوني داستان در مورد "دندان اسيابي" بگي
خيلي دوست دارم

.هي

چطور ميتونه الان از من خوشش نياد؟

من گند زدم. به "بيل" گفتم روز پنجشنبه
نگفتم که سه شنبه.. اين اشتباه من بود

سلام. خوبي؟

ميشه يه مشروب (جيمسون آن دِ راکس) بهم بدين؟ -
.البته -

 

جي جي): خيلي عاليه، من با يه پسر اومدم بيرون)
که نميتونه سه شنبه رو از پنج شنبه تشخيص بده

اينجارو ببين، اين دختره شايد با دوست پسرش قرار گذاشته

اين يکيو ميگي اينجا؟ -
.ام-هم -

اوه، خدا، نه

 

از کجا ميدوني؟

 

اين پسره که اداي (تام کروز) رو در مياره؟

دختره بهش علاقه داره، ولي پسره نه

تو نميتوني با يه چشم به هم زدن بگي
اون به دختره علاقه نداره

دقيقا، ميتونم
.من اين چيزارو هر شب اينجا ميبينم

.اينو ببين. الان ميخواد در مورد غذاي مورد علاقش حرف بزنه

،اون داره به خودش ميگه
''مسح عزيز، منو از اينجا ببر بيرون''

ببين، تصادفي مشروب افتاد

...مشروبا ريختن، چون يه فرصته خوبيه براش تا

.بتونه بره پيش دختري که رو شونه هاش خالکوبي داره

 

.پسر، خيلي با استعدادي

!حالا به اون مرده نگاه کن اون طرف

اون ميخواد براش تمام شب مشروب بخره
و دختره اصرار ميکنه که جرقه عشق بينشون وجود نداره

شايدم نباشه، ولي توهم بهش نياز داري

اوه، اين علاقه هاي بيخودي چرتو پرته

جدي ميگي؟ -
مزخرفه -

!شيرفهم نشدم

...پسر ها اين جرقه هاي عشقي رو اختراع کردن

اونا بهت زنگ نميزنن و بدرفتاري هم نميکنن...
...تا اينکه خودت بفهمي

و تورو متقاعد ميکنن که ...
...اين نگراني ها و ترس فقط يه چيز طبيعي هست

.و يه نوع جرقه عشقي...

.و همتون هم اين چيزارو ميخواين
خيلي هم دوست خواهيد داشت

شما بهش علاقمند خواهيد شد چون خودتون اين قصه رو شهوت انگيز ميکنيد
.و همتون هم از اين قصه خوشتون مياد

.ولي من اينطوري نيستم

حتي براي اخرين لحظه که صورتحساب تلفتنتون بياد صبر نميکنيد

...چونکه شما واقعا از اين قصه خوشتون مياد...

.و خودتون هم اين قصه شهوت انگيز رو درست ميکنيد

 

.شايد

:بذار حدس بزنم

...وقتي اون شب داشتي (کانور) رو تعقيب ميکردي

...وسواسه بودي که بهش زنگ بزني...

،دايما عقب و جلو ميرفتي...
...چند روز همش به تلفن زل زده بودي

حتي قرار ملاقاتتون چندان تعريفي نداشت درسته؟...

[جيجي ميخنده]

!بله درسته

چونکه همتون به اون قصه (دراما) پيوسته شدين
.متشکرم

!ببين، تو بايد بيشتر مثل من باشي
اگه يه دختري ازم خوشش بياد، عاليه

،ولي اگه دختره خوشش نياد

بيشتر تحت تاثيرش قرار ميگيرم، ميدوني؟

جالبه -
ميدونم -

چرا دوباره اين حرف هارو بهم ميگي؟

نميدونم، ازت خوشم مياد

 

جدي ميگي؟

 

بسيار خب، اره ولي
اسممو تو ليست دفتر قرار ملاقاتت نذاري

منظورم اينه که-- يعني من ازت خوشم مياد
مثلا از سگ باست هم خوشم مياد

.يه چيز اندوه انگيز در موردشون
ميخوايي فقط شادباش بهشون بگيم

.دوباره براي حساسيت

 

شادباش براي حساسيت

 

.به نظر خوبه

آره

آره

 

کارش عاليه -
اره درسته -

 

.خيلي عاليه

 

خيلي عاليه

 

خاوير؟ -
بله -

 

...خاوير

 

...اگه يه سوالي ازت بپرسم...

...فکر ميکني ميتوني يه جواب درست بهم بدي؟

فکر کنم -
خوبه خوبه -

 

.براي اينکه يکي از شما ها اينجا ممکنه داره سيگار ميکشه

 

خاوير؟

سوالات اين بود؟ -
اره -

مثل اظهاريه بود -
اين سوال سربسته بود -

من همچين چيزي نشنيدم و نديدم

...خاوير

 

...شماها سيگار ميکشيد ...

 

...يا نه؟

 

نه، خانم. ادماي من اينجا سرکارشون سيگار نميکشند
اونا ادماي خوبي هستن

 

...مطمئني که ادمات اينجا

دزدکي اينجا ميان؟...

و سيگار ميکشن؟

 

و به من دروغ ميگن؟

و سيگار ميکشن؟

من مطمئنم

!ببين من ميخوام باهام صادق باشي

من دوست ندارم يکيو اينجا داشته باشم که دروغ تحويلم بده

،روبروي من، زير بام
سر وقتم

 

خيلي "ضمير" تو حرفات بود

يعني، هيچ دليلي وجود نداره که صادق نباشي؟

!ما به هم ديگه قول داديم

 

و قرار داد هم بستيم

ما قول داديم مگه نه؟

 

بهتره من برم سر کارم

 

اوه، بله درسته

عاليه، آره

خاوير؟ -
بله -

 

ما با هم خوبيم، منو تو درسته؟

 

اوه، اره -
اوه خوبه -

 

باشه، عاليه

اره، اون کارش عالي بود

 

.هي

 

.همگي خوش اومدين
.متشکرم که اومدين، من (کانور) هستم

.اينجارو امضا کنيد
!راحت باشيد خونه خودتونه

نون و شيريني و نوشيدني سرد داريم
لطفا راحت باشيد

کانور، توي کار دلالي خيلي باهوشي

.ميدونم. دوستت (ماري) يه نابغه هست -
ميدونم که کارش عاليه -

 

خب، من بايد برم
فکر کنم بعدا همديگرو ببينيم

کلاسي چيزي داري؟

بله. نه، نه، فقط يکم کار دارم

کارايي دارم که بايد انجام بدم -
..باشه، خب -

ميبينمت، باشه خداحافظ
باشه -

باشه. خداحافظ

بعدا ميبينمت
باشه زنگ بزن -

 

چيه؟

 

اون داره خودشو ازت دور ميکنه، مگه نه؟

 

منظورتون رو دقيقا نفهميدم

خيلي مشخصه که اون باهات نميخواد بخوابه
(منظور از خوابيدن همان سکس داشتن است)

 

از اون قيافه ترشيدت معلومه

 

واقعا داره منو ميکشه.. دارم ميميرم -
بفرماييد، بسکوئيت -

نه، مرسي

نميدونم اون داره چيکار ميکنه
اصلا نميتونم بفهمم

ما يايد هر شب کنار هم ميخوابيديم

 

اين درست نيست
نميدونم چرا اينارو گفتم

هميشه اينجوري نبود ولي خب اتفاق ميوفتاد
ميدونم که من فقط اينکارو نميکنم

و بعدشم خارج هيچ جايي متوقف بشه
!ولي اون هنوز زنگ ميزنه

اون شايد پيام بخواد
برام پيام هاي جالب ميفرسته

ولي اين چيزيو مشخص نميکنه
به نظرتون چيکار داره ميکنه؟

صادقانه بگم، ما هميچين تجربه هايي نداشتيم

همجنس گرايان با غير همجنس گرايان خيلي متفاوت هستن

درست ميگه
باهم خيلي فرق دارن

مثلا، اينجا
"بفرماييد: "ميخوام باهات بخوابم

يک، دو، سه

خودشه، سه ثانيه يا بيشتر

و اينجا ميگيم که
''نميخوام باهات بخوابم''

...يک، دو

نه، از بازيتون متشکرم.. برو جلو -
خيلي سادست -

 

درست ميگين، اصلا بهم هيچ کمکي نکرده

:بسيار خب، باشه، ميتونم اينو بهت بگم

،همجنس باز يا غير اون
هيچوقت به طرف چيزي که منفي هست نميرن

اون ازت خوشش مياد، شايد اون ميخواد که
!مثل يه مرد باشي و براش کاري بکني

 

دوباره مثل اول شد

مرسي
-بفرماييد

 

اگه دختره باهاتون نخوابه...
ترنت: اگه يه دختري بهتون علاقه نداره
ولي باهاتون سکس داشته باشه

اگه بعد از يه ماه
...يا دوماه يا بيشتر باهم بودين

باهاتون سکس نخواهد داشت؟...

 

پس ازتون خوشش نمياد

ترفندش اينه که دختره رو زود بشناسي

لازم نيست که وقتتو يه هفته يا هفت هفته تلف کني
تا بفهمي چه اتفاقي قراره بيوفته

من اومدم اينجا تا بهتون نشون بدم
چجوري بتونيد يه دختر رو کشف کنيد

 

...دختري که هرگز باهاتون نميخوابه

"و اون دختره بهتون بگه "دوست داشتني" يا "قابل اعتماد...

...اگه خودشو ناراحت و خسته نشون داد...

 

...يا اگه اسمش "کريستين" يا "آمبر" هستش...

...اگه مواد مخدر تو حمومتون برد...

يا ايگه اون غذاي پس مانده رو براي چند روز تو خونه نگه داره

...ميدونم که اين يه چيز علمي نيست

،ولي من فقط ميگم
به شما هشدار دادم

 

صبرکن، وايسا

 

چيه؟

 

لعنتي

 

چيه؟

 

من خيلي بهت علاقه دارم

 

باور کن هرگز همچين حسي نداشتم

من يايد جلوي مغزم رو بگيرم
چون همش دارم به تو فکر ميکنم

 

هميشه

 

چرا جلوي مغزتو بگيري؟

 

چون من از اينکارا خوشم نمياد

کدوم کارا؟

 

خوابيدن با يه زن که همسر من نيست

 

اولا، من يه "زن" نيستم
من فقط يکي هستم

 

و دوما؟

 

اوه، "دوما" ندارم

فکر کردم "دوما" بتونه حس بهتري بهم بده

 

...دوما

 

منم نميتونم خودمو از فکر کردن به تو کنترل کنم...

 

[آنا ميخنده]

 

اون داره از زنش بخاطر من دوري ميکنه
خيلي ديونه کنندس

ديونه کنندس، ما همديگرو ميشناسيم

نميدونم، منظورم اينه که به "بکا" نگاه کن

ميدوني، دوست خواهرم

(يکي به اميدش نشسته توي (بنيگان

به هر حال هردوتاشون ميدونن
که هميدگرو پيدا کردن

 

!درست ميگي
همچين چيزي ممکنه اتفاق بيفته

.نه براي من

تکستر چي؟

تکستر بايد شفاها اينکارو بکنه

.منظورم اينه که اين پسره ميتونه عمل جراحي داشته باشه
بدون اينکه بتونه حرف بزنه

...بوسيله استوما نفس بکشه...

من هرگز نفهميدم
چونکه هرگز صداشو نشنيدم

خب، من شک دارم که استوما داشته باشه

اين نکته اصليش نيست..
من نميتونم پيام بفرستم

ميدوني، من حرفام تو پيام اصلا شيفته کننده نيست

شايد بهتره که ديگه پيام ندي بهش

فقط پيام نيست که... ايميل يا وُيس

يه چيز نرماله

به هر حال. هيچکدومشون جواب نميده

اين پسر سرکا "وُيس ميل" برام زده
خب من تو خونه بهش زنگ زدم

تو موبايل "بلک باري" بهم ايميل زده
خب منم به موبايلش پيام فرستادم

بعدش دوباره بهم ايميل زد
يه چيز غير قابل کنترله

دلم براي اون روزهايي که
شماره تلفن و پيامگير بود تنگ شده

و پيامگير فقط يه نوار کاست داشت

و اون نوار کاست پيامي از طرف اون شخص داشت
يا اينکه نداشت

ولي حالا بايد بري همه اين چيزاي
مختلف رو بررسي کني

ولي ديگه اين چيزا
بوسيله 7 نوع تکنولوژي جديد رد شدند

ناراحت کنندس

از اون پسره تو "ماي اسپيس" چه خبر؟

جود. ازش خوشم مياد -
خوبه -

 

اره، احساس ميکنم با هم ارتباط داريم

.عاليه

اگه بخوات تورو ببوسه؟

خب، فکر ميکنم منم بايد ببوسمش

[همخوني کردن با صداي تلوزيون]
"...اماندا جونز يه دختر کم سن و سال بود که"

".اونو رو کولش ميذاشت تا لب هاي اماتورش رو لمس کنه...''

[تلفن زنگ ميخوره]

 

بله؟

 

اوه، هي، خونه اي؟

 

مگه قراره کجا باشم؟

 

شايد بيرون، چون شنبه شبه

تو نميذاري با پسرهايي که ازم خوششون نمياد برم بيرون
مثل محدوديت ميمونه

خب. گوش کن
ميخواستم برات پيام بذارم

براي هفته اينده مهموني گرفتم
.تو هم بايد بيايي

 

اوه، نميدونم. کانور نمياد؟
خيلي ناجور ميشه

اون براي کارش کنفرانس داره توي دي سي
ولي پسر هاي مجرد زيادي اونجا خواهند بود

شانس بهتري دارم که بيشتر ناجور بشه اونجا

نگران نباش، من اونجام
منم باهات حرف ميزنم

[صداي شکستن بشقاب ها]

باشه، باس برم

يکي مثل اينکه تقريبا 84 هزار بشقاب رو شکوند
شايد بعدا ببينيمت

.سرت شلوغه نبايد زنگ ميزدم
اوه تو بهم زنگ زدي

اره، خدافظ -
خداحافظ -

 

[ON TV] :
چطور روش کار ميکنيد؟

 

فکر کن من يه دخترم باشه؟

 

يعني

 

من اونم

 

آماندا

 

اون بهم علاقه داره

خيلي عاليه. ميدونستم

خب حالا اين کيه؟ -
.الکس -

خيلي برام روشنه ديگه
اون واتس

اون چيه؟ -
يعني خيلي شگفت انگيزه -

.فکر کردم (ماري استوارت ماترسون) يه متس بود
(متس کشيش انگليسي)

بله -
خب تو چرا واتس نيستي؟ -

 

من (اريک استولتز) هستم

 

الکس" (واتس) هستش چون به "اريک استولتز" کمک کرد"
تا با "اماندا جونز" قرار بذاره

واقعا، اون عاشق "اريک استولتز" هستش؟

 

خب (آماندا جونز) "کانور" هستش

 

،فکر کنم، اولا همه مردا معمولا
ولي اين نکته اصلي نيست

نکته اصلي اينه که اون به من علاقه داره

اره دلايلي هم وجود داره که بيشتر وقتشو چرا با تو گذرونده

ميدون، خيلي واضح و اشکاره
خيلي نشانه ها وجود داره

نشانه ها، نشانه عشق
تو بايد درمورد اين نشانه ها بهم بگه

اولش خيلي کوچيکن، اولا وقتي من زنگ زدم
"اون گفت "خوشحال شدم که صداتو شنيدم

نشانه خوبيه -
درسته؟ -

دفعه بعد من بهش زنگ زدم با يه زن بودش

جواب داد بعدش باهم يکم طولاني حرف زديم

ميدوني يه زن کنارش بود؟ -
"بهش ميگفت "عزيزم -

باشه، يه پسر هرگز يه زني رو بخاطر زن ديگه ول نميکنه
تا بره باهاش حرف بزنه، مگه اينکه

داره خيلي واضح تر ميشه

منظورم اينکه که، لطفا، هيشکي نبود
اون ميخواست يه قرار ملاقات باهام ترتيب بده

اون قرار رو گذاشت

نه

چرا اون نشون داد
يه اسم ساختگي با شخصيت "بيل" درست کرد

و هردوي ما باهم سر قرار بوديم

بعدش بهم زنگ زد و به مهموني که داره
دعوتم کرد

.خيلي ازت خوشش مياد

 

خيلي برات خوشحالم

بايد دنبال جايي بگرديم
براي مقصد ازدواجت

 

نظرت در مورد "ناپا والي" چيه؟

من واقعا هميشه ميخواستم اونجا برم

 

اوه، خيلي بانمکه

بله، سياه، ولي حساسه

 

اوه. مثل گيتار منه، کورد (تار صو.تي) و حقيقت

بابا جوي

جذابه -
اره ازش خوشم مياد -

اون هنوز بهم زنگ نزده چون
ديشب باهم بوديم

 

واقعا؟ -
اره، ميدوني

منظورم اينه که، ما هنگان نوشيدن قهوه
از خودمون فيلم گرفتيم

ولي فرقي نداره درسته؟

درسته -
پيامگيرت رو بگير

اره، ولي خب اون ديشب برنامه موسيقي داشته
و ممکنه دير برسه خونه

بهتون گفتم خوانندس؟ -
ام-هم -

بهش زنگ بزن -
نه، عزيزم، بذارش رو بلندگو

 

فکر نکنم
مطمئنم زنگ نزده

فقط بهش زنگ بزن -
باشه- -

 

دوتا پيام نخوانده داريد
اوه

[بيپ]

JUDE [داره ميخونه] :
ماري

هوي، ماري ماري ماري

 

اوه، ماري من

 

باورنکردنيه

هي، ماري، "جود" هستم

من زنگ زدم بگم که خيلي از ديدنت خوشحال شدم

بهم زنگ بزن، خداحافظ-خداحافظ

[صداي بوق]

 

خيلي عاليه

 

عاليه، عاليه
--خيلي عا

ببين، زنگ زد

JUDE [داره ميخونه]
جني

هوي، جني جني جني

هي، جني،، جود هستم
--من بهت زنگ زدم که بگم

اوه، لعنتي، چه شماره اي رو گرفتم من؟

همه پيام ها پاک شدن

 

اون يکي

مطمئني؟ -
اره -

 

نه، اين پلاستيکيه

 

چوب سخت واقعي نيست؟ -
نه -

ظاهرا شبيه اونه ولي تو قيمتشون فرق دارن با هم

اوه

 

ولي من هنوز اصلشو ميخوام

 

چي؟ تو هنوز نميتوني فرق بين اينارو تشخيص بدي

مهم نيست

 

خب پس چي؟

....من فقط

من از اينکارا خوشم نمياد
که ظاهرا اين شبيه چوبه

،اگه چوبي نيستي
پس سعي نکن که شبيه اون باشي

 

فکر نميکردم که دارم وانمود ميکنم

 

اين يه دروغه، بن

اينو جلو خودت نگه دار
و به همه بگو تو واقعا کي هستي

 

باشه، درست ميگي، درست ميگي

معذرت ميخوام

 

اشکال نداره، بهتره بريم به دخترا نگاه کنيم و برگرديم

 

باشه

 

(من با يکي خوابيدم (سکس داشتن

 

--گفتم -
شنيدم -

 

اينو بايد خونه ميگفتي
ميدوني من از جاهاي عمومي بدم مياد

--نه اين چيزي نيست که من دارم ميگم

 

ميدونم

 

ميدونم

تو احمقي -
معذرت ميخوام -

 

دوباره سيگار کشيدي؟
مگه نه؟

 

چي؟ چه ربطي داره الان؟

کشيدي؟

 

سيگار کشيدي؟

نه. نه، نکشيدم

 

من با (نيل) حرف زدم

بهم گفت که ميتونم براي مدتي تو قايقش بمونم

ببخشيد؟

 

حالا داري ميري؟

ميخواي منو ترک کني؟ -
نه -

نه، من فقط فکر کردم که شايد ديگه منو نخواي

 

مگه ميخوايم معامله کنيم؟

نميخواي راهي واسه خودت پيدا کني؟

براي خودمون که در مورد اين کارت فکر کنيم؟

 

فکر کردم وقتي اين موضوع رو بهت بگم
...تو منو

 

.بيرون کني...

 

اين چيزيه که تو ميخوايي؟

 

نه

 

باشه

باشه

 

اوه، چه سگ خوشگلي

 

جدي ميگم (دوان) من يه لحظه احساس ترديد کردم

نه، هيچ ترديدي نيست

دوباره اينکارو کردي که. نه اين يه مکث بود

DEVON:
من مکث نکردم

 

شما "بث" هستيد؟

 

بله. بله

درموردتون از (پيج) زياد شنيدم

 

راستشو بخوايي خيلي دلم ميخواست ببينمتون

 

اوه، جدا؟

:پس اسمتون

''دان''

 

يه جورايي

 

يه جورايي؟ -
خب، من يه "ويکان" هستم -

يه چي؟ -
"يه "ويکان -

 

ويکان؟

جادوگر مرد -
بسيار خب -

خب اسمم جاودييه

من برادر ققنوس (اسب شرقي) هستم

!ولي فکرشو نکردم که مناسب کارتم باشه
خوشم مياد

فکر ميکنم بايد بيشتر باهاتون آشنا بشم

طبيعتا
قبل از مسيح

اره، باورنکردنيه

خب، از کجا شروع کنيم

***

بهتره در مورد استونهانج بگم

ظاهرا تطابق ندارن

اونا هيچ دستگاهي نداشتن که سخره ها رو حمل کنه
چون خيلي گنده بودن

آره خيلي گنده هستن -
البته -

 

[صداي موسيقي]

 

من "ناتان" هستم. اينم "بروس" هستش -
جي جي -

 

جي جي. سلام -
سلام -

 

الکس" رو از کجا ميشناسين؟"

 

نمي شناسيمش. دوستمون ماري از يه نفر
.به اسم کانر شنيده بود

 

و شما الکس رو از کجا مي شناسين؟

 

...اميدوارم

.مطمئنم که قراره يه اتفاق هايي بينمون بيفته

 

پس به عنوان يه مهمون اينجايين
يا باهاش قرار داشتين؟

.از اين متنفرم
.وقتي که تو نمي دوني با کسي قرار داري يا نه

نمي دوني که بايد دوستت رو بياري، يا بايد
...کمک ميزبان باشي

يا اينکه بايد تا آخر مهموني بموني...
.تا يه کم باهاش تنها باشي

.اون چيزي نگفته
.اما مطمئنم که بيشتر از يه مهمونم

 

.يعني نشانه هاشو ديدم -
.خوبه -

 

پس "نيل" کجاست؟

.ما با هم به هم زديم

واقعاً؟ -
.آره -

 

.شما دو تا تقريباً 10 سال با هم بودين

.هفت سال. اما بازم مدت طولاني ايه

.آره

 

خيلي بده که دختر عمو و پسرعمو ها
...نمي تونن با هم ازدواج کنن چون بعدش ممکنه

.دومينيک

 

کن"، حالت خوبه؟ چي شده؟"

 

.خداي من

کن"، حالت خوبه؟" -
.يه دفعه سينه شو گرفت -

...اون وايساده بود و يه دفعه

.سعي کن نفس بکشي -
.به اورژانس زنگ بزنين -

.بابا. ببخشيد

بابا، چي شده؟ چي شده؟

.بچه ها، بياين -
چي شده؟ -

.بابا، دراز بکش

افتاد زمين؟ -
.حالت خوب ميشه -

کسي نديد که چه اتفاقي افتاد؟

.برو اونجا. اونو بردار بيار -
.باشه -

 

من نميد .نستم اينجا ممکنه به يه
.ديوونه خونه تبديل بشه

.مهموني خيلي خوبيه

مرسي. با مهمون ها رابطه برقرار نکردي؟
.خيلياشون اينجان

بايد پيشت مي موندم تا با هم مشورت کني؟

.اونا همجنس باز بودن
.هيچ رابطه اي بين ما بوجود نميومد

."سلام، "اسکيو

.خلي بد شد که "بيل" نتونست کاري کنه
.مطمئن بودم که مي تونستين دوستاي خوبي باشين

."اشکالي نداره. "بيل

 

.درسته

 

.گوش کن، بايد برم مشروب ها رو پر کنم
.غذا هاي مونده هم بايد عوض بشن

 

...ميشه کمکم کني که -
يعني مي خواي کمکت کنم؟ -

 

.آره

.البته

.فقط چيپس ها رو توي کايسه ها بريز
.اونا توي يخچالن

.ممنون

 

عزيزم، يه آبجو برام مياري؟ -
.الان يکي ديگه برات ميارم -

.سلام، بچه ها -
.عاليه -

."سلام، "ليندا

 

.واقعاً مهموني خوبيه -
.ممنون -

 

مي دوني، وقتي الکس گفت که مي خوام مهموني بگيرم
!"من گفتم "پس منم ميام کمک

.خيلي ممنون که ما رو دعوت کردين -
.خواهش مي کنم، تا هرو قت که خواستين بمونين -

 

مي تونم کمکتون کنم؟

.نه، خودم بر مي دارم

.خيلي ممنون که داري اونو هم ميزني

 

چي؟

.الکس ازم خواست که اين کارو کنم
.خيلي ممنون که کر منو راحت کردي

 

.يه کم "شويد"ش کمه

.من کمکت ميکنم، نگران نباش

 

.زودباش، پسر. حسابشو برس

.اينو بازيکن رو تازه خريدم. کارش حرف نداره

.فقط 15 ثانيه مونده -
.بريم -

.تموم شد -
.تو خيلي سخت کار مي کني -

.فکر کنم آخرين بسته بطري هاي آبجو رو هم جمع کردم

 

چي بازي مي کنين؟ -
.ببخشيد -

.زودباش -
.زودباش، زودباش -

.کثافت. زودباش -
...شادي من بايد -

...ساعت از 3 گذشته -
.باشه، وايسا -

اينو ببين. حاضري؟

...و -
!نه، نه، نه -

.آره. بمير. آره

.تو خيلي احساساتي ميشي

.آره، ميدونم -
.خداي من -

 

.نمي دونم چر انقدر خودمو اذيت کردم

گفتي ساعت از 3 گذشته؟ -
.آره -

.من بايد برم، بازي خوبي بود -
.باشه -

.خداحافظ -
.خداحافظ -

 

.خيلي ممنون که موندي و کمکم کردي

 

.من واقعاً بايد برم بخوابم

اين يه دعوته؟

 

چي؟

 

.خداي من، خيلي مسخره ست

.من توي اين کارا خيلي خوب نيستم

چي؟

 

.آره. مي دونستم

.بهترين روابط از دوستي بوجود ميان

."صبرکن، صبرکن، صبرکن. "جي جي

 

.صبرکن، صبر کن

چيه؟

حالا من و تو با هم رابطه داريم؟

...حداقل اگه ميان رابطه هم نباشيم

.اولش که هستيم...

 

و چرا فکر مي کني که اينطوره؟

.به خاطر نشانه ها

 

واقعاً؟ مثل چي؟

...مثل اينکه دوست داشتي صداي منو بشنوي

و حتي وقتي که با يه دختر بودي، با...
...من حرف زدي

.و من يه چيزي رو حس کردم...

 

.پسر

درباره چي حرف ميزني؟

جي جي، دفعه اول که ديدمت بهت چي گفتم؟

اگه يه پسر بخواد باهات قرار بزاره، خودش
.دعوتت مي کنه. خودش ازت ميخواد

من ازت چيزي خواستم؟

 

.نه

پس چرا اين کارو کردي؟

.لعنتي

چرا زن ها اينطوري رفتار مي کنن؟
...تو ذهنش خودشون

،کوچکترين کار يه پسر رو در نر مي گيرن...
.و اونو چند برابر مي کنن...

.ديوونه کننده ست

 

ترجيح ميدم شبيه اون بام
.تا اين که شبيه تو باشم

 

ببخشيد؟

معني اين حرف چيه؟

 

...ممکنه که چيزاي کوچک رو تجزيه کنم

...و اونا رو توي ذهنم بزرگ کنم...

.اما حداقل اين معنيش اينه که برام مهمي...

،فکر مي کني چون دختر ها برات ميميرن
يعني برنده شدي؟

اينطوري هيچ زجري نمي بيني
...و خودتو هم درگير نمي کني

.اما اينطوري به هيچ وجه عاشق نميشي...

.تو برنده نشدي

.تو تنهايي، الکس

 

...شايد خيلي کار هاي احمقانه کرده باشم

،اما ميدونم که حداقل به عشقي که دنبالش مي گردم...
.از تو نزديکترم

 

چيز ديگه اي نمي خواين؟

آره، از اين غذاهاي آشغال نمي خوام
.و غذاهاي معمولي دوست دارم

ما به اين غذاهاي آشغال
.ميگيم مقوي

شادي دلت بخواد يه کم
.غذاي سرخ کردني برام بياري

به کسايي که سکته قلبي داشتن
...توصيه نميشه که

چربي هاي حيواني و يا حتي...
.ترکيبي بخورن

 

،بث، وقتي رفتي آشپزخونه
يه ليوان آبجو برام بيار، باشه؟

،و يه از اون غذا ها...
.البته اگه مونده

ميشه صداشو يه کم کم کني؟
.بابا مي خواد بخوابه

فکر ميک ني دوست داره روي همينا بمونه؟

.مجوعه من خيلي از اينا رو استفاده مي کنه

ميشه فقط صداي اون لعنتي رو کم کني؟

 

...خب، کاغذ توالتمون تموم شده

براي خوردن هم فقط يه کم ژله قديمي...
.و رشه پلويي داريم

و برادر جديدمون هم دوست داره حتي قبل از مرگ پدر
.جاي اونو توي کارخونه بگيره

لورا"، حتي شوهر تو هم دلش"
...ميخواد يه آبجو ديگه بهش بدي

تا براي پنجمين ساعت هم...
.به گلف يازي کردنش ادامه بده

 

حالت خوبه؟

 

.نگرا نباش، عزيزم. حال بابا خوب ميشه

 

ميدونيي اون کيه؟ -
.نه -

 

.مهم نيست

 

پس ميخواي اونو ترک کني؟

 

.جي جي، اون شوهر منه

کسي نيست که به خاطر زنگ نزدنش
.بخوام ترکش کنم

.اون منو قبول داره

،صبر نکرد که من بيام سراغش
يعني خيلي شجاعه، مي فهمي؟

 

.معذرت مي خوام، منظوري نداشتم

.منظورم اين نبود

.مي دونم که الکس مثل بقيه نبود

.اشکالي نداره

 

.تقصير خودمه

 

چي؟

چون فکر مي کنم بايد مسئويت بيشتري در قبال
...شريک زندگيم توي

اون شلوغي ها قبول مي کردم. مي فهمي؟...

.من مجبورش کردم که با هم ازدواج کنيم

 

.اون آمادگيشو نداشت -
.جنين"، تقصير تو نيست" -

.چرا، هست. من عوض شدم

 

...من

 

جالب بودم، ميدوني؟...

.وقتي اولين بار همديگه رو ديديم، خيلي جالب بودم

.هنوزم جالبي

 

.ما ديگه با هم سکس نداريم

 

.خيلي از زوج ها اين مشکلات رو دارن

...نه، منظورم اينه که

 

.ما ديگه هيچوقت با هم سکس نخواهيم داشت...

 

.بايد واقع بين باشم
انتظار دارم که اون برام چيکار کنه؟

...فکر نمي کنم اين واقعاً

 

.خداي من، اين کاشي خيلي کوچيکه

.بايد به خاوير بگم

چي؟ -
.اين کاشي خيلي کوچيکه -

.بايد برم. بايد امروز رو به خودم برسم

 

"اگه اون با يه نفر ديگه مي خوابه"
.خب، شوهر اول من اصلاً احساساتي نبود

...وقتي که زود تر از موعد از "مالديو" برگشتم

روي تخت اونو با منشي...
.کله گنده اش پيدا کردي

.خيلي حس بدي بود

.براش احساس تأسف کردم

.شوهر دومم خيلي خلاق تر بود

وقتي با من بود، با خواهرم هم
...رابطه داشت

اما باعث شد بفهمم که من ديوونه بودم که...
.مثل مجرم ها بهش نگاه مي کردم

،چون حداقل اين فتنه ها و بازي هاي رواني
.يه کم ما رو سرگرم مي کرد

.اما آخرين شوهرم، يه جواهر بود

.اون توي رد گم کردن، استاد بود

،منظورم اينه که، من تماس هاي تلفنيش رو چک مي کردم
...قبض هاي کارت اعتباريش رو چک مي کردم

...همه جا تعقيبش مي کردم...

.و هيچ مدرکي ازش پيدا نکردم...

...اما وقتي که مرد

املاکي رو پيدا کردم که مال...
.همسر اتريشي خودش بود

.اما در اصل، استاد واقعي...خود منم

.سه تا شوهر، دوست پسر هاي بي نهايت
.تا به حال هم کسي مچ منو نگرفته

.خداي من. خداي من

 

...خداي من. خداي من. نمي تونم

 

.اونجاست

 

.خداي من

.از خوشم اومد. باورم نميشه

.باورم نميشه

شنيدي وقتي که گفت فوق العاده زيباست؟

...آره، من اونجا بودم. من

.من اونجا بودم، عزيزم

 

.متشکرم

 

دانا"، سرم شلوغه. دارم روي"
...سفارش ها کار مي کنم. بايد

 

.بايد بعداً بياي

 

.من "دانا" نيستم

 

...اون

 

...اون

 

مي توني توي کمد قايم شي؟

 

.برو توي کمد -
چي؟ -

.فقط يه لحظه برو توي کمد
.فقط يه لحظه

بن؟

 

هر دفعه به "دانا" گفتم
.که اين قفل رو درست کنه

 

چرا هنوز در رو قفل مي کني؟ -
چي؟ -

چرا در رو قفل مي کني؟

 

.چون اگه در رو قفل نکنم، نمي تونم کارم رو بکنم

 

.سلام -
.سلام -

 

مي تونم بيام تو؟ -
.آره، البته -

 

داري چيکار مي کني؟

 

.بشين

.باشه

 

چيکار مي کني؟

...نمي دونم. فکر کردم که

...شايد بتونيم...

 

.ببخشيد -
حالت خوبه؟ -

.شايد اگه بري اونور تر

...دارم سعي مي کنم که

 

.آتش عشق رو دوباره روشن کنم...

.عزيزم

نشنيدي چي گفتم؟
.بايد کار اون پيشنهاد ها رو تموم کنم

 

...ببين

 

.من خيلي دارم سعي مي کنم...

 

تو مي خواي ازدواجمون رو حفظ کني؟

 

.البته

 

.منم همينطور

 

تايرون"، تو ميز 4 و 6 رو داشته باش"
.و به کار بقيه مشتري ها هم برس

.صبر کن. من ميز 8 و 10 رو دارم

 

.الان 18 ماهه که روي ميز 8 و 10 کار مي کنم

 

.خيلي حواسم پرته

 

.لوييز"، پس تو ميز 4 و 6 رو داشته باش"

.رفيق، الان 10 ماهه که "لوييز" از اينجا رفته

 

.آره، رفته

 

دليلي هست که چرا ما با هم جلسه گذاشتيم؟

.راستش نه

.نه، براي من نه -
.عاليه. عاليه -

.جلسه تموم شد

.برگردين به سر کارتون

 

."هي، "کلي آن

 

کسي به من زنگ نزد؟

.از 11 دقيقه پيش که ازم پرسيدي، نه
.خط ها هم شلوغ نيستن

 

.خداي من -
چيه؟ -

 

اسمش چيه؟

 

کي؟

.همون دختره، الکس

 

.دختري در کار نيست

.نمي توني ازم پنهان کني

.من مي دونم که اين کارا چي معنايي داره

 

.خواهش مي کنم

 

.اين فوق العاده ست

 

تو نمي توني تمرکز کني، درسته؟

.مرتب آنتن موبايلت رو چک مي کني
...بيش از 100 بار در روز، ايميلت رو چک مي کني

آرزو مي کني که اي کاش مي تونستم...
.شعر بنويسم

نه، چيزي که نياز داري اينه که
.اسمش رو توي حرفات بگي

 

هميشه همينطوريه، و اين اتفاق
.داره برات ميفته، دوست من

 

.لعنتي

 

.به دنياي من خوش اومدي، عوضي

 

.بزار در رو ببندم

 

مطمئني که نمي تونم نظرت رو با يه کم
گوشت خوک و "بريکولي" جلب کنم؟

.بايد کارم رو تموم کنم

.باشه

 

.آره. پس خونه مي بينمت -
.باشه -

 

.دوستت دارم

 

.منم دوستت دارم

 

.بعداً مي بينمت. خداحافظ -
.خداحافظ -

 

.داري منو ديوونه مي کني -
.چاره اي نداشتم -

!تو مرد آشغالي -
چيکار بايد مي کردم؟ -

...من مي خوام با تو -
!به من دست نزن -

.ديگه هيچوقت به من دست نزن

 

خيلي ممنون که گذاشتي از طريق تلفن
.پولشو بدم

.مطمئن باش که اين تأخير ديگه هيچوقت تکرار نميشه

آره، دارم سعي مي کنم احساسات رو
.از زندگي خودم دور کنم

 

.پشت خطي دارم

.باشه، خداحافظ

الو؟ -
.سلام، جي جي -

.من "بيل" هستم

بيل"؟"... -
.دوست الکس -

ما قرار بود همديگه رو ببينيم
.اما الکس روز قرارمون رو اشتباه به من گفت

 

.بيل"، پس تو واقعاً وجود داري"

.آره

و حاضرم که اگه مايل باشي
.شام رو با هم بريم بيرون

 

.آره

حتماً، چرا که نه؟

 

.اومدم، اومدم، اومدم

.سلام. سلام، عزيزم

چرا به من گفتي "عزيزم"؟

.هميشه همديگه رو اينطوري صدا مي کرديم -
چرا؟ -

.باشه. ببين. مي خوام يه چيزي بگم

.ما هميشه مديگه رو "عزيزم" صدا مي کنيم

و بعد از اين که 4 ساعت با تلفن با هم
.حرف مي زنيم، همونجا خوابمون مي بره

،بعد از اينکه جراحي کتف داشتي
.موهاي تو رو من برات شستم

.و اينا يعني ما با هميم

...من مي دونم که ما -
.نه، يه لحظه صبر کنم -

.بزار حرفم تموم شه

...فکر مي کنم شايد تقصير من باشه

.چون کاملاً نگفتم که چي ميخوام...

.پس بزار...بزار واضح بگم

.من منتظر بودن رو دوست دارم

.اما خيلي به تو وابسته ام
.من فقط...هر دو رو با هم ميخوام

.نمي دونم چه اتفاقي افتاد و ما رو از هم دور کرد
.يعني برام مهم نيست

.باشه

 

چي؟ -
.باشه -

.نه، من ميگم واقعاً بايد اين کارو بکنيم
.يه رابطه کامل و هميشگي

.درسته

.با من

.آره

 

آدم هاي همجنس باز تو رو مجبور
به اين کار کردن؟

.ديگه حرف نزن

 

.به بن بست مي خوره -
.نه، نه. هنوز توپ رو در اختيار داره -

.هنوز توپ رو داره

.لعنتي -
.کي گذاشت که اينطوري بشه؟ افتضاحه -

!افتضاحه

چيه؟

 

شما هنوز فرصت اينو نداشتين
که به فروشگاه برين؟

 

.آره، نه
.ما راحتيم، داريم استراحت مي کنيم

 

...نه، منظورم شما نبودين. منظورم

.بسيار خوب. شروع مي کنيم -
.زودباشين، دفاع کنين -

 

.داري شوخي مي کني

 

.يه کم ديگه مونده بود که بايد تمومش مي کردم

...يه کم لباس بايد توي لباسشويي بريزم

.بعد هم بايد خشکشون کنم...

 

،يه کم از غذاهايي گرفتم که پدرت خوشش مياد
.اما غذاهاي مقوي هم گرفتم

.همونطور که خودت مي خواستي

 

.همه چيز درست ميشه

 

.همه چيز درست ميشه

 

.يه کم ديگه زانوهاتونو بکشين

.حالا از اون طرف
.برگردين

 

.سلام، شما با تلفن "بن" تماس گرفته ايد
...لطفاً

 

!دروغگوي عوضي

 

!دروغگو

!آشغال

!لعنتي

 

.باشه

 

...يا به موبايلم زنگ بزنين، يا به تلفن اداره...

.اما لطفاً اول از همه يه پيغام بزارين. متشکرم...

.سلام، جي جي . من الکس هستم

 

چه خبر؟

.فقط مي خواستم حالتو بپرسم

...چند وقتي بود که باهات حرف نزده بودم

.و مي خواستم حالتو بپرسم...

.اميدوار بودم که با خودت حرف بزنم

 

.اين که معلومه

 

.اما فکر کنم رفته باشي بيرون

.پس هر وقت که تونستي، بهم زنگ بزن

.يا امشب

من همين اطرافم...من همين
.اطرافم

 

.پس فکر کنم براي الان کافي باشه

 

.من الکس هستم

.باشه

 

.رفيق

 

.مي دونم

 

.خوش اومدي

مي تونم بيام تو؟

.البته. کشتي رو خيلي خوب يادت مونده

.آره، همينطوره

...مي دوني، خيلي کوچيکه -
.اما خيلي وقت بود که نيومده بودم -

اون بندر رو ميشناسي؟ اونجا يه
.کشتي هست که درست شبيه کشتي توئه

.اما مال تو نيست

.نه، مال من نيست -
.معلومه که مال تو نيست -

...اما يه مرد با شخصيت بود که

...روي کشتي زندگي مي کرد...

.و منو دعوت به ليوان مشروب کرد...

.خوبه

.انتظار مهمون رو نداشتم

...درسته. فقط اومدم تا ازت بخاطر

.کمک هاي ديروز، تشکر کنم...

.بث، مي دوني، من همون آدم گذشته ام

.حاضرم هر کاري برات بکنم

...فقط نمي تونم

.فقط نمي تونم چيزي که مي خواي رو بهت بدم

.تو چيزي هستي که من مي خوام

.زندگي مشترک ما چيزيه که من ميخوام

.دلم براش تنگ شده

.دلم براي تو تنگ شده

اون آدمايي رو ميبيني که
...خواهرهام باهاشون ازدو.اج کردن

،تو براي من بيشتر از يه شوهري
...ازدواج نکردن

...بيشتر از اون شوهر هاي واقعي که مي تونن باشن...

.همين برام کافيه. واقعاً اين برام کافيه

 

...يعني حاضري که

قضيه ازدواج رو به کلي بي خيال شي؟...

اگه قول بدي که با من باشي و
...عاشق من باشي

.الان هم عاشقتم -
.بزار حرفم رو تموم کنم -

 

.باشه

...اما من هفت سال عاشقت بودم

.باشه

 

،وقتي موهام توي هم مي پيچه
.بايد کمکم کني که بازشون کنم

مي فهمي که؟

.آره. آره

...و همچنين

 

.بايد بزاري که توي تختخواب سبزي بخورم...
.بايد اين اجازه رو به من بدي

.باشه، قبوله -
باشه؟ -

 

...و

 

.آره -
و...؟ -

.خودشه -
.باشه -

 

الان مي تونم بيام خونه؟

 

.فکر کنم بتوني

 

.اما اين نمي تونه بياد

 

چي، شلوارم رو ميگي؟ -
.دقيقاً -

نمي تونه بياد خونه؟ چرا؟ -
.نه -

.تو توي يه نبرد بزرگ پيروز شدي

 

،پس ما ازدواج نمي کنيم
.اما من بايد از شر شلوارم خلاص بشم

.اينطوري جفتمون برنده نبرد هستيم

.باشه. اگه توي ميخواي، پس از شرشون خلاص ميشم

اينجا پيشنهاد هاي زيادي بهت ميشه؟

،آره. مي دونم ديوونه کننده ست
.اما اينجا يه محله در حال انتقاله

مثل آدماي جوون، زوج هاي هم جنس باز
يا همچين چيزايي؟

،آره. آدماي همجنس باز
.زوج هاي جوون، خانواده هاي جوون

 

خداي من، اينجا منو ياد جايي ميندازه
.که توش بزرگ شدم

...شرط مي بندم اين يکي از

 

.يه دقيقه صبر کن

.آره

.آره، خودشه

 

...ما دقيقاً يکي مثل اينو داشتيم

.البته مامانم به عنوان ميز ازش استفاده مي کرد...

 

...پس

 

اون آدماي فوق العاده قراره کي بيان؟...

،خب، راستش
.افتتاح خونه، فرداست

...اما فروشنده به من گفت که

شرط خريد اينجا اينه که دوست دخترت هم...
.از اينجا خوشش بياد

 

پس اون يه دوست دختر داره؟

 

.آره، من يه ايده دارم

.براي اين خونه

.براي خودم

...و اميدوارم اگه تو خوشت بياد

...و همه چيز خوب ادامه پيدا کنه...

 

...آنا

من يه نقشه دارم، باشه؟...

،من ميدونم که زندگيم داره از چه راهي ميره
.و دوست دارم که تو هم توي اين راه منو همراهي کني

...نميگم که بايد همين الان به خونه من بياي

...اما اين خونه رو وقتي مي خرم که...

.تو هم با من به اين خونه بياي...

 

خب، نظرت چيه؟

 

.نمي تونم اين کارو بکنم

 

.باشه

 

،خب، اگه خيلي تند پيش رفتم
...مي تونيم هميشه

.من هيچوقت نمي تونم همچين کاري بکنم

 

...يعني

چيزي که تو ميگي...
...و پيشنهادي که تو داري به من ميدي

.آرزوي هر دختريه...

.اين چيزيه که من هميشه مي خواستم

...اما فقط

 

.تو اينا رو با من نميخواي

 

.باشه

 

.يه سؤال دارم

 

...راهي وجود نداره که بتونيم

 

،همه چيزو به عقب برگردونيم...
...اون موقعي که ما کنار هم خوابيده بوديم و

...چون نمي دونم
.فکر ميکنم دارم تو رو از دست ميدم

 

عزيزم؟

 

.خيلي از ملاقاتتون خوشحال شدم

.به خاطر اين شب دوست داشتني، خيلي ممنونم

.من هم همينطور

 

.شب بخير

 

چيزي يادت رفته؟

 

.آره

 

واقعاً؟ چي رو يادت رفته؟

 

.اين

 

ساعت 11 شب اين همه راه رو اومدي
تا بهم اين خودکار رو بدي؟

.آره

.فکر کردم بهونه خوبي باشه تا بيام پيشت

اين جواب ميده، نه؟

 

.بعضي وقتا

.ببين، من نمي تونم به تو فکر نکنم

.اين مشکل بزرگيه

،هر روز با ماشين ميام دم در خونه ات
...زنگ ميزنم ولي جرأت حرف زدن ندارم

...دارم تبديل ميشم به

.من

 

.آره

 

...يه روزي يه آدم دانا بهم گفت

،اگه يه پسر بخواد با يه دختر بمونه، اين کارو ميکنه
.حالا هر جور که شده

.درسته

...اما وقتي داشتم تبديل به تو مي شدم

به نظر نميومد که دلت بخواد...
.اين اتفاق بيفته

.آره، درسته
:اينو در رابطه با اون ميگم

.حق با تو بود

من عادت کرده بودم که خودمو
...در فاصله مشخصي از همه زن ها نگه دارم

...و قدرتمند باشم...

...که اون موقع نمي دونستم چه حسي داره...

...وقتي که عاشق...

.يکي از اونا ميشم...

 

.نمي دونستم

 

...ببين، من با دوستت "بيل" رفتم بيرون و

.آره

.شايد اون همون چيزي باشه که من ميخوام

.عشقي نداره

.اون زنگ ميزنه، همون کاري رو مي کنه که ميگه

.من هم مي تونم همچين کاري رو بکنم -
.اما نکردي -

و همون آدم دانا بهم گفت که
.روش رو من تعيين مي کنم

.گفت که نبايد فکر کنم که آدم ها عوض ميشن

...گفت که نبايد فکر کنم که

 

.من استثنا هستم

 

.تو استثناي مني

 

."کانر باري"

.سلام، ماري هستم

داشتم به تبليغ جديدت نگاه مي کردم
.و خيلي ازش خوشم اومد

 

واقعاً؟ فکر نمي کني که يه کم عضله اي افتادم؟

 

فکر مي کنم پيراهني که الان پوشيدي
.خيلي بيشتر بهت مياد

 

چي؟ تو اينجايي؟

.من درست جلوي تو نشستم

 

.تويي. ماري

.منم

.اينم منم

 

مي تونم...؟

.خواهش مي کنم. بفرماييد -
.باشه -

.يه دقيقه ديگه با هم حرف مي زنيم -
.چند لحظه ديگه مي بينمت -

.باشه

 

.سلام -
حالت چطوره؟ -

.خيلي خوشحالم که بالاخره مي بينمت

.منم همينطور -
.به طور شخصي -

 

.واقعاً غافلگير شدم

...تو -
چيه؟ -

.نميدونم. اوني نيستي که فکر مي کردم -
صدام به قيافه ام نمياد؟ -

.خيلي خوبه که صدات به قيافه ات نمياد

...آره...منظورم اينه که
.صدات افتضاحه

 

.عاليه

نمي دونم اينا قبلاً چطوري اينجا
.جا شده بودن

.فکر کنم خيلي بيشتر شدن

 

.تو نبايد اينا رو به اين خونه بر گردوني

.تو از شر اين شلوارها خلاص نميشي -
.ما با هم قرار گذاشتيم، آقا -

.اينا اينجا نمي مونن

.مي توني اونا رو روي هم بچيني -
.حتي آدم هاي گدا هم از اينا پاشون نمي کنن -

،مي توني فشرده شون کني
...يا مي توني

،حداقل اگه مي خواي بندازيشون دور
توي جيب هاشونو بگرد، باشه؟

.وسايل شخصيمو که ديگه نبايد دور بندازي

 

.خيلي دوستت دارم

 

.خيلي

 

.و مي خوام خوشبختت کنم

 

...بايد خوشبختت کنم

.تا حداقل خوشبخت بودن رو تجربه کنم...

 

با من ازدواج مي کني؟

 

.آره. البته. آره

.آره

 

.خدايا شکرت

 

،دخترا موقعي که دارن بزرگ ميشن
:فکر هاي عجيبي توي سرشون دارن

.اگه يه پسر به تو مشت بزنه، يعني ازت خوشش مياد

.هيچوقت سعي نکن که علاقه ات رو به کسي نشون بدي

و يه روزي با يه آدم فوق العاده آشنا ميشي
.و همه چيز به خوبي و خوشي تموم ميشه

 

،هر فيلمي که ما مي بينيم
...هر داستاني که ما تعريف کرديم

.ما رو قانع مي کنه که منتظر اون روز بمونيم...

 

و سومين فکر ما:
.عشق هاي غير منتظره

 

.استثناهاي قوانين

اما بعضي وقتا که خيلي روي
...پيدا کردن اون پايان خوش تمرکز مي کنيم

.ياد نمي گيريم که چطور بايد نشانه هاي رو پيدا کنيم...

چطوري کسايي که ما رو مي خوان رو از
.کسايي که ما رو نميخوان، تشخيص بديم

کسايي که مي مونن رو از کسايي
.که ما رو ترک مي کنن، تشخيص بديم

 

.سلام -
.سلام -

 

و شايد اين پايان خوش، يه آدم
.فوق العاده رو شامل نشه

 

...شايد اون تو باشي

 

...که تنهايي...

تکه ها رو بر مي داري و خودت...
.از اول شروع مي کني

 

خودت رو براي يه چيز بهتر در آينده
.آزاد مي کني

 

...شايد تنها پايان خوش

 

.تنها شدن باشه...

 

.چيکار ميکني؟ نوبت ماست
.اينا رو ول کن. بيا. بيا

.بيا بريم، الکس

.زودباش، الکس. نوبت توئه

حاضري؟

!بلند بخند! ما برديم

:يا شايد پايان خوش اين باشه

اين که ميون اون همه
...تماس بي جواب و قلب هاي شکسته

اون همه علامتي که مي دادي...
...و کسي توجه نمي کرد

...بين اون همه درد و ناراحتي...

.بدوني که هيچوقت نبايد اميدت رو از دست بدي...

 

...حالا که با هم ازدواج کرديم

.بايد از اينجا بريم

.بايد بريم
.اين کاريه که مي خوايم بکنيم

کار ديگه اي که مي خوام بکنيم
...اينه که يه کمي دور تر از

بالتيمور؟ -
.خواهر هات بشيم -

 

.منظورم اينه که، همه اشتباه مي کنن

من مي خوام بفهمم که مي خوام چي کار کنم؟
مي خوام کي بشم؟

.شايد فکر کني الان وقت مناسبش نيست
اما چرا نباشه؟ چرا که نه؟

.ديرتر رسيدن بهتر از هرگز نرسيدنه

.الان ارم قرار ميزارم

 

توي ازدواجت، بيشتر از همه چيو از دست دادي؟

تو ازدواج کردي؟

.بله، ازدواج کردم

تو ازدواج کردي؟ -
.بله -

و سؤالت چيه؟

داريم ميريم اونجا، اين عادلانه ست؟ -
.خيلي سريع حرکت مي کنه. سر راه ماست -

.خيلي ازش خوشم مياد

.درسته

...من خيلي دوستش دارم، پس

.خوبه. خوشحالم -
.دوستش دارم. دوستش دارم -

 

...من بيشتر انرژيمو روي

.پيدا کردن خودم گذاشتم...
.در کنار قرار گذاشتن

.نمي دونم
.شايد ديگه خيلي با اين و اون قرار گذاشتم

يه دوست خوب پيدا کردم و تا چند هفته ديگه
.داريم با هم به هند ميريم

.داريم ميريم که "يوگا" تمرين کنيم

...من واقعاً دوستش دارم

...اون ازم خواست که توي مهموني کمکش کنم

.و من تا آخر مهموني موندم...

داشتم کمکت مي کردم چون
.اونجا يه دختري بود که نمي خواست بره

.همون قدبلنده... -
."درسته. اسمش "گراس" بود -

...من داشتم سعي مي کردم

.اون فقط...بس کن

 

Translator: IXI
Siplok@live.com